من قاتل همسرم هستم !
پارسینه: معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری مردی که همسرش را خفه کرده و جسدش را به آتش کشیده بود، خبر داد.
به گزارش پارسینه، در ساعت 10 صبح روز 23 دی ماه امسال یک فقره کشف جسد در حال سوختن به کلانتری 141 شهرک گلستان اعلام شد. با حضور ماموران در محل و بررسیهای اولیه مشخص شد جسد متعلق به خانم جوانی حدودا 30 ساله است که توسط کارگران کشف و این افراد نسبت به خاموش کردن آتش اقدام کردهاند.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و در اولین مرحله از تحقیقات، شناسایی هویت جسد مقتوله در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت که با بررسی بانک اطلاعات فقدان افراد، کارآگاهان موفق به شناسایی هویت مقتوله بهنام سحر 27 ساله شدند که پرونده فقدانش توسط اعضای خانواده وی در پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ تشکیل و در حال رسیدگی بود.
با حضور اعضای خانواده مقتوله در اداره دهم پلیس آگاهی و شناسایی تصاویر دخترشان، آنها در اظهارات خود عنوان کردند که از طریق دامادشان در جریان ناپدید شدن سحر قرار گرفته اند.
خانواده سحر در اظهارات خود گفتند که در 22 دی ماه امسال دامادمان به نام ایمان 28 ساله با مراجعه به محل سکونتمان عنوان داشت که برای خرید دارو به داروخانه مراجعه کرده اما پس از تهیه دارو، زمانیکه به محل پارک خودرو مراجعه کرده سحر را در داخل ماشین ندیده و به همین علت ابتدا موضوع را به صورت تلفنی اطلاع داده و سپس به دنبال ما آمده و با یکدیگر برای طرح شکایت فقدان سحر به کلانتری مراجعه کردیم.
با توجه به اظهارات خانواده مقتوله، تحقیقات از همسر مقتوله در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما در ادامه مشخص شد که ایمان ناپدید شده و هیچ کسی از وی اطلاعی ندارد.
در شرایطی که تحقیقات برای شناسایی ایمان و انجام تحقیقات از وی در دستور کار اداره دهم قرار داشت، در ساعت 19 روز 28 دی ماه امسال جوانی با مراجعه به کلانتری 134 شهرک قدس به مأموران اعلام کرد که همسرش را به قتل رسانده و پس از ارتکاب جنایت نیز جسد وی را به آتش کشیده است.
با توجه به اعتراف این جوان به ارتکاب جنایت، پرونده مقدماتی در این خصوص تشکیل و این شخص برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
با انتقال متهم به اداره دهم پلیس آگاهی، کارآگاهان با شناسایی هویت وی اطلاع پیدا کردند که این جوان همان داماد خانواده سحر است که مدعی ناپدید شدن همسر خود شده و طی این مدت نیز ناپدید شده بود.
"ایمان . ر" با اعترافات صریح به قتل همسرش، در اظهاراتش به کاراگاهان گفت: در ساعت 19 روز 22 دی ماه به دنبال سحر رفتم تا او را از خانه پدرش برداشته و به خانه خودمان در میدان ساحل ( واقع در منطقه 22 تهران ) بازگردیم؛ پس از انجام خرید برای خانه و در نزدیکیهای میدان آزادی، سحر موضوعِ صحبت درباره ارتباطش با یکی از دوستانش بهنام سعیده را که در آمریکا زندگی میکند مطرح کرد و این در حالی بود که او کاملا میدانست که من هیچ علاقه ای به صحبت درباره سعیده و خانوادهاش ندارم، چراکه پیش از ازدواج من و سحر، برادر سعیده خواستگار سحر بود و سعیده نیز دیگر در ایران حضور نداشت و به همین علت من دلیلی برای ادامه ارتباط سعیده و سحر نمیدیدم.
ایمان در ادامه اعترافاتش عنوان کرد: سحر زمانیکه عصبانی میشد دیگر قابل کنترل نبود و من نیز به همین علت سعی میکردم که با او جر و بحث نداشته باشم اما زمانیکه موضوع سعیده و خانوادهاش را مطرح کرد در یک لحظه کنترل خودم را از دست داده و شروع به مشاجره لفظی با او کردم؛ سحر قصد ایجاد سر و صدا در داخل ماشین را داشت و من نیز برای ساکت کردن او گلویش را گرفته و فشار دادم تا ساکت شود اما در یک لحظه متوجه شدم که سحر دیگر نفس نمیکشد و من او را خفه کردهام.
ایمان در خصوص آتش زدن جسد همسرش به کارآگاهان گفت: بسیار ترسیده بودم؛ در حالیکه جسد سحر بر روی صندلی بود، سراسیمه به سمت اتوبان آزادگان ( مسیر جنوب به شمال ) حرکت کردم که متوجه یک جاده خاکی در حاشیه اتوبان شدم؛ پس از ورود به داخل این جاده خاکی، گودالی را پیدا کردم که به نظر میرسید در آنجا در حال ساختن چیزی شبیه به کانال هستند؛ جسد را در تاریکی شب از ماشین خارج، به داخل گودال پرتاب و به سرعت از محل دور شدم؛ فردا صبح یعنی در ساعت 6 روز 23 دی ماه مقداری بنزین تهیه کرده و مجددا به محل رها کردن جسد بازگشتم و در آنجا بود که جسد را آتش زده و از محل فرار کردم. پس از آن و در ساعت 8 صبح به در منزل خانواده سحر رفته و با آنها به دادسرا رفتیم.
ایمان در خصوص طرح داستان خرید دارو از داروخانه نیز به کارآگاهان گفت: سحر و خانواده اش ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشتند و اگر هر روز همدیگر را نمیدیدند، روزی چند بار به صورت تلفنی با یکدیگر در ارتباط بودند و اطمینان داشتم که آنها به زودی نگران غیبت سحر خواهند شد، به همین علت در ساعت 20:30 روز حادثه ( با توجه به تاریخ ثبت شده در رسید داروخانه بدست آمده از متهم ) به داروخانهای در خیابان امیرکبیر رفته و مقداری دارو خریدم تا در زمان تحقیقات پلیس بتوانم داستان خود در خصوص مراجعه به داروخانه و ناپدیدشدن سحر را ثابت کنم.
ایمان در خصوص ناپدید شدن خودش نیز به کارآگاهان گفت: چند ساعت پس از طرح شکایت در خصوص فقدان سحر تصمیم به فرار گرفتم به همین علت بدون اطلاع هیچ کس از تهران خارج و به مناطق شمالی کشور در استان گیلان رفته و خانهای را در آنجا اجاره کردم. تصمیم به فرار داشتم اما پس از چند ساعت، دچار عذاب وجدان شدیدی شدم. دیگر نمی توانستم تحمل کنم و تصمیم گرفتم تا به تهران برگشته و خودم را به پلیس معرفی کنم.
ایمان در آخر اعترافاتش عنوان کرد: من قصد کشتن همسرم را نداشتم. من واقعا همسرم را دوست داشتم و فکر میکنم که او هم مرا دوست داشت. نمیدانم که یک دعوای ساده چرا باید به اینجا کشیده شود. من با تمام وجود از کَردههای خود پشیمانم و آماده پذیرش هر حکمی هستم.
بر اساس اعلام مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ، سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
ارسال نظر