گوناگون

قدیری ابیانه: طرح صلح کوفي عنان مانند قطعنامه ۵۹۸ است

پارسینه: سميه دژ:در طول بيش از يكسالي كه از نا ارامي‌هاي سوريه سپري مي‌شود بازيگران مختلف منطقه‌اي و بين‌المللي سعي داشته له يا عليه دولت اسد در اين منناقشه نقش‌آفريني كنند. يكي از قدرت‌هاي بين‌المللي كه در قامت رهبري مخالفان اسد ظاهر شده امريكاست. ايالات متحده امريكا هر چند تاكنون نسبت به تجهيز نظامي مخالفان اسد چراغ سبز نشان نداده است ولي با حمايت از قطعنامه‌هاي ضدسوري در سازمان ملل و اعمال تحريم‌هاي مختلف عليه سوريه و همچنين سازماندهي كشورهاي عربي عليه سوريه و همچنين تعيين استراتژي ضدسوري براي تركيه درصدد بوده است بيش‌ترين فشارها را به اسد وارد سازد.«ملت ما» درگفت‌وگو با دكتر محمدحسن قديري ابيانه سفير پيشين ايران در مكزيك و استراليا و دكتراي علوم دفاع استراتژيك و كارشناس مسائل بين‌الملل، تحولات سوريه و نقش امريكا در آن را مورد واكاوي قرار داده است.

استراتژي امريكا در قبال تحولات سوريه از آغاز ناآرامي‌ها تاكنون به چه صورت بوده است؟

محمد حسن قدیری ابیانه: در حقيقت استراتژي امريكا در قبال سوريه، سياستي ضدمقاومت و به نفع اسرائيل است. وجود حزب‌الله در لبنان و وجود سوريه به عنوان جبهه مقاومت به عنوان راه كمك‌رساني به لبنان عاملي است كه براي نخستين‌بار اسرائيل را در زياده‌خواهي و توسعه‌طلبي‌اش با شكست روبه‌رو كرده و شكست تاريخي و سنگيني را بر اسرائيل تحميل كرده است و شعار نيل تا فرات رژيم صهيونيستي به شعار نهر تا بحر توسط مسلمين تبديل شده است.

يعني آزادسازي كل سرزمين فلسطين و بازگشت فلسطين به تمامي در نقشه جهان. لذا امريكايي‌ها سعي مي‌كنند تا از طريق سرنگوني حكومت اسد و جايگزيني حكومت دست‌نشانده اين سياست كلان را تغيير دهند و به نفع رژيم صهيونيستي عمل كنند تا بعد بتوانند حزب‌الله را به عقيده خود محاصره كرده و قتل عام كنند.

بدين‌ترتيب در مسئله سوريه بدون ترديد دمكراسي و حقوق مردم و حق دخالت مردم در سرنوشت خودشان به هيچ‌عنوان مطرح نيست. چرا كه تاريخ نشان مي‌دهد امريكا از بدترين ديكتاتوري‌ها و مستبدترين حكومت‌ها حمايت مي‌كند و اكثريت اعضاي اتحاديه عرب كه با اين سياست امريكا همسويي مي‌كنند حكومت‌هاي دست‌نشانده سلطنتي و مرتجع و فاسد هستند. چطور مي‌شود اردن، مراكش، عربستان و قطر خواستار دمكراسي در سوريه شوند در حالي كه آزادي در سوريه به مراتب بيش‌تر از اين كشورها است.

استراتژي غرب عليه سوريه، حزب‌الله و فلسطيني‌ها در راستاي متوقف ساختن بيداري اسلامي است. بيداري كه در ادامه، حكومت‌هاي دست‌نشانده بيش‌تري را سرنگون مي‌كند و تحولات عظيمي در اين مقطع تاريخي در كل جهان به‌ويژه در جهان اسلام از خود برجا مي‌گذارد. رويارويي در منطقه عملا دو محور دارد يكي محور اسرائيل و ديگري محور ايران است و غربي‌ها مي‌خواهند تمام سنگرهايي كه مقابل اسرائيل وجود دارد را از بين ببرند. سوريه و حزب‌الله لبنان و حماس به عنوان خط مقدم جبهه مقاومت عليه رژيم صهيونيستي و سپس ايران را از سر راه خود بردارند. در اين راستا دست به هر جنايت و دخالتي مي‌زنند.

ما شاهد حمايت از تروريست‌ها و عمليات انتحاري و انفجاري و سربريدن مردم بيگناه هم از طرف آنها هستيم حتي رسما براي مزدوران تروريست حقوق و دستمزد تعريف كرده‌اند.

همان‌طور كه مي‌دانيد خانم كلينتون بارها اعلام كرده كه از طرف القاعده نگران هستند حتي با تجهيز مخالفان به سلاح هم تاكنون مخالفت كرده است. سرنگويي اسد در صورت جايگزيني بدتر قطعا به ضرر امريكا است. آيا اين نگراني‌ها موجب آن نمي‌شود كه امريكایی‌ها خواهان مدارا با اسد باشند تا جايگزين بدتر؟

شاخه عربي القاعده به‌ويژه در عراق و كلا در خاورميانه بعد از دستگيري بن‌لادن تحت نفوذ امريكا قرار گرفت و عملياتي كه انجام مي‌دهد تحت حمايت و خط دهي امريكا صورت مي‌گيرد و امريكا توانسته است از اين جهت نفوذ پيدا كند و كارهايي كه القاعده در آن كشورها انجام مي‌دهد در راستاي مصالح اسرائيل و امريكا عليه نيروهاي مقاومت است و لذا اين اظهار نگراني نوعي ردگم كردن است. همان‌طور كه اسرائيل جنايتكاران امريكايي را به شرط حضور در جبهه‌ها عليه كشورهاي اسلامي از زندان آزاد مي‌كند، همين كار را هم در ارتباط با سوريه انجام مي‌دهد يعني نيروهاي القاعده را به شرط مبارزه با دولت سوريه آزاد مي‌كند يا حتي مورد حمايت قرار مي‌دهد. در ضمن اقدامات امريكا و اسرائيل با اقدامات القاعده تفاوت چنداني ندارد.

شما فرموديد كه امريكا از طرف القاعده و سلفي‌ها نگراني چنداني ندارد آيا فكر مي‌كنيد كه امريكا سلفي‌ها را به اسد ترجيح مي‌دهد؟ آيا فكر نمي‌كنيد كنار آمدن با اسد به مراتب با كنار آمدن با سلفي‌ها براي امريكا آسان‌تر است؟

محوري‌ كه در حال حاضر تشكيل شده است ايران، عراق، سوريه و لبنان را از يك طرف و تحولاتي كه در تونس و مصر تحقق يافته و تحولاتي كه در ليبي و يمن مورد پيش‌بيني است غرب را نسبت به شكل‌گيري تمدن بزرگ اسلامي و ساقط شدن حكومت‌هاي دست نشانده، بسيار نگران كرده است و در واقع مخالفت با اسد تلاشي است براي برهم زدن اين روند. وقتي آنها با حكومت اسد مخالفت مي‌كنند قطعا قصد روي كار آوردن سلفي‌ها يا ديگران را ندارند بلكه خواهان تجزيه سوريه هستند، همان‌طور كه به دنبال تجزيه عراق و ايران و ساير كشورها هستند.

به نظر مي‌رسد كه طولاني‌تر شدن و ادامه بحران در سوريه به مراتب براي رژيم صهيونيستي مفيدتر است. چرا كه سوريه به عنوان يكي از اعضاي محور مقاومت ضعيف‌تر خواهد شد؟

همواره ايجاد مزاحمت براي حكومت سوريه جزو خواسته‌هاي اسرائيل بوده است. لذا اگر اين خرابكاري‌ها و اعمال تروريستی‌ و ايجاد ناامني‌ها، حتي با وجود سقوط اسد ادامه پيدا كند اين براي اسرائيل به مراتب بهتر از سوريه‌اي با ثبات است كه يكي از اضلاع اصلي محور مقاومت است. لذا آنها به تلاش خود در جهت افزايش ناامني‌ها و ناآرامي‌ها ادامه خواهند داد ولي روزبه‌روز نيروهاي مزدوري كه در قبال گرفتن حقوق و اميدهاي واهي عليه ملت خود دست به جنايت و تضعيف موقعيت كشور خودشان زدند نااميد خواهند شد و اين مسئله استحكام حكومت سوريه را به دنبال خواهد داشت يعني سوريه بعد از اين بحران به مراتب از سوريه قبل مستحكم‌تر خواهد بود همان‌گونه كه با شكست منافقين و گروهك‌ها هنگامي كه دست به مبارزات مسلحانه مي‌زدند، با وجود توطئه‌هاي صورت گرفته نظام جمهوري اسلامي تحكيم شد. ما مي‌توانيم از همين الان سياست‌هاي دشمن را شكست خورده بدانيم كمااين‌كه اسرائيل اعلام كرده عدم سرنگوني بشار اسد بزرگ‌ترين شكست رژيم صهيونيستي در تاريخ شكل‌گيري اين رژيم خواهد بود.

ما هم بايد به نوبه خود از مقاومت دولت سوريه و حفظ آن در جبهه مقاومت حمايت كنيم كما اين‌كه اين كار را مي‌كنيم و خواهيم كرد و بايد بدانيم با وجود توطئه غربي‌ها و صهيونيستي‌ها و مرتجعين عرب مثل قطر و عربستان عليه حكومت سوريه روند امور به سمتي است كه حكومت‌هاي دست‌نشانده بيش‌تري ساقط مي‌شوند و مردم به حكومت مي‌رسند و جهان اسلام به سمت شكل‌گيري تمدن اسلامي پيش از گذشته حركت ‌می‌كند و در اين بيداري موقعيت جمهوري اسلامي روز به روز بهتر و نفوذ آن در افكار عمومي جهان اسلام بيش‌تر و در همين راستا موقعيت سوريه و لبنان هم بهتر خواهد شد.

موضع‌گيري ايران نسبت به مسائل سوريه بايد چگونه باشد؟ ايران در اين موقعيت حساس چه نوع كمك‌هايي مي‌تواند به سوريه داشته باشد؟

اين‌كه چه كمك‌هايي بايد صورت بگيرد را باید مقامات مسئول بيان كنند اما قطعا ما بايد بدانيم در حقيقت حفظ سوريه در جبهه مقاومت ضدصهيونيستي براي امنيت كشورمان ضروري است و اگر نياز باشد بايد آن را انجام دهيم الان كشورهاي غربي، عربي يا حتي تركيه به مخالفان در سوريه سلاح ارسال مي‌كنند. البته در حال حاضر کشور سوريه در شرايطي است که نيازي به دريافت کمک از سوي ايران ندارد.

با طرح صلح كوفي عنان و پذيرفتن آن توسط دولت و ارتش آزاد سوريه بحران سوريه وارد فاز جديدي شده است آيا مواضع امريكا نسبت به مسائل سوريه تغيير خواهد كرد يا همان مواضع قبلي را پي مي‌گيرد؟

چيزي از خصومت امريكا و اسرائيل و كشورهاي مرتجع عليه سوريه كم نمي‌شود اما اگر آنها به اين نتيجه برسند كه با وجود تمام تلاششان قادر به سرنگوني نظام بشار اسد نيستند، روش و راهكارهاي خصومت خود را با سوريه تغيير مي‌دهند كمااين‌كه با شكست صدام در مقابل ايران استراتژي آنها تغيير كرد ولي چيزي از خصومت آنها كم نشد. اگر در حال حاضر آنها به ايران حمله نمي‌كنند به اين دليل نيست كه نمي‌خواهند، در واقع به اين دليل است كه آنها احساس مي‌كنند قادر به انجام چنين كاري نيستند. خصومت آنها ادامه پيدا خواهد كرد ممكن است تنها شكل آن تغيير كند.

تقريبا تمامي كارشناسان بر اين باورند كه طرح صلح كوفي‌عنان به نفع دولت اسد و به ضرر مخالفان است. چرا كه فكر مي‌كنند اين آتش‌بس 48 ساعته فرصتي مناسب براي تجديد قواي اسد است و چون در ساختار مخالفان انسجام چنداني وجود ندارد مخالفان آتش‌بس را زير پا مي‌گذارند. با در نظر گرفتن اين مطالب اقدام بعدي امريكا چه خواهد بود؟

امريكايي‌ها تلاش مي‌كنند از هرجا كه مي‌توانند عليه دولت سوريه رخنه كرده و سوءاستفاده كنند و بدون اين‌كه به‌طور علني با طرح كوفي‌عنان مخالفت كنند عملا درصدد كارشكني عليه آن خواهند بود.

فكر مي‌كنيد امريكا در حال حاضر دقيقا از كوفي‌عنان چه مي‌خواهد آيا مي‌خواهد زمينه را براي سرنگوني اسد فراهم كند يا زمينه را براي مذاكره آماده كند؟

قطعا هدف امريكا براندازی اسد و جانشيني دست‌نشاندگان خود و در نهايت تجزيه سوريه است. آنها مي‌خواهند حكومت سوريه را مانند مبارك و عبدالله صالح كه در راستاي امريكا حركت مي‌كنند تبديل كند. كمااين‌كه امريكا پس از اشغال عراق درصدد تجزيه آن برآمد و ما آن را در مناطق مختلف عراق شاهد هستيم. امريكا حتي اين هدف را در ليبي و سودان هم دنبال مي‌كند.

به هرحال امريكا تا زماني كه سوريه در خط مقاومت عليه رژيم صهيونيستي قرار دارد به خصومت خود ادامه خواهد داد.

آيا انتخابات امريكا در رويكرد آن كشور نسبت به مسائل سوريه تاثيري داشته است؟

خير. هيچ تاثيري در آن ندارد، البته امريكا در آستانه انتخابات در شرايطي نيست كه بتواند وارد جنگ نظامي با كشور ديگري شود، همان‌طور كه اوباما گفته است اقدام نظامي امريكا عليه افغانستان و عراق با شكست مواجه شده است و اقتصاد امريكا را مختل كرده است.

البته جمهوريخواهان مواضع تندتر و جنگ‌طلبانه‌تري حتي درباره ايران نسبت به دمكرات‌ها دارند. زماني كه بوش پسر در راس قدرت بود و خود را مامور خداوند براي مهار ايران مي‌دانست نتوانست كاري از پيش برد.

وي جمله حقي را مطرح كرد و آن جمله اين است: اگر من نتوانم تكليف ايران را مشخص كنم پس از من هم كسي نخواهد توانست.

كمااين‌كه نه او توانست و نه بعد از او كسي قادر به انجام اين كار است. روز به روز براي امريكا مشخص مي‌شود كه قدرت تقابل با ايران را نخواهد داشت و مجبور به عقب‌نشيني خواهد شد و هر حكومت دست‌نشانده كه در جهان اسلام سرنگون شود و حكومتي مردمي سركار بيايد دولت امريكا ضعيف‌تر و بر قدرت ايران و جهان اسلام اضافه خواهد شد.

پس از عبور امريكا از دوره انتخابات آيا فكر مي‌كنيد استراتژي اين كشور نسبت به مسائل سوريه تغيير مي‌كند؟

مواضع كلي امريكا چه دمكرات‌ها و چه جمهوريخواهان حمايت بي‌دريغ از اسرائيل و دشمني با جهان اسلام است در استراتژي‌ها تغييري ايجاد نخواهد شد، در سياست‌ها ممكن است تغييرات جزئي حاصل شود كمااين‌كه اوباما دقيقا سياست‌ها و تحريم‌هايي را كه دولت بوش اعمال كرده بود ادامه داد و تشديد كرد ولي نتيجه‌اي از اين سياست‌ها عايد آنها نمي‌شود و دليل بزرگ آن نيز اين است كه ملت بزرگ سوريه از دولت سوريه به دليل مقاومت ضدصهيونيستي راضي است و حمايت مي‌كند.

آيا فكر مي‌كنيد كه طرح صلح كوفي‌عنان در سوريه موثر است يا صرفا اقدامي در جهت حل مشكل است؟

كوفي‌عنان هم در زمين غرب بازي مي‌كند ولي چون به نمايندگي از سازمان ملل وارد سوريه شده است نمي‌تواند عين مواضع غربي‌ها را اتخاذ كند. مي‌توانم بگويم طرح صلح او مانند قطعنامه 598 براي ايران است. هرچند قطعنامه عادلانه‌اي نيست ولي به دلايلي در آن زمان ايران آن را پذيرفت و بخشي از حقوق ما در آن لحاظ شده است. طرح صلح كوفي‌عنان مورد قبول دولت سوريه واقع شده است ولي قطعا غربي‌ها تلاش مي‌كنند در آن اختلال ايجاد كنند.

يكي از مسائل مهم درباره سوريه اين است كه آيا اين تحولات به سقوط اسد منتهي مي‌شود؟ شما در اين باره چه ارزيابي داريد؟

چنين تحولي بعيد به نظر مي‌رسد چرا كه بشار اسد مورد حمايت مردم سوريه است و اعلام كرده خواستار اجراي اصلاحات در كشور سوريه است و مردم هم از حكومت و هم از اصلاحات حمايت مي‌كنند. بنابراين حكومت بشار اسد ماندني است و حتي غربي‌ها هم متوجه آن شده‌اند و سياست ضدامريكايي و ضدصهيونيستي سوريه پس از آن تشديد خواهد شد.

مردم سوريه مشاهده كرده‌اند كه در يك موقعيت حياتي براي كشورشان، ايران و حزب‌الله لبنان از آنها حمايت كردند و ديگران كه ادعاي حمايت داشتند مانند تركيه و ساير كشورها به ملت سوريه خيانت كردند. بنابراين، اين تحولات موجب عميق‌تر شدن رابطه دوستي مردم سوريه با ايران و حزب‌الله خواهد شد و مقاومت دولت سوريه عليه اسرائيل افزوده خواهد شد.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار