پاسخ سید افشین امیرشاهی به حسین قربانزاده/ یادآوری خاطرهها
پارسینه: در همین مصاحبه مطبوعاتی ، وقتی یکی از خبرنگاران از مسجد جامعی سوال کرد که آقای مهدی چمران در دورهای که رئیس شورای شهر تهران بود برخوردهای تند و نامناسبی با شما و اعضای اصلاح طلب شورای شهر داشت بهترین توصیفها را برای چمران به کار برد
سفیر: سید افشین امیرشاهی در واکنش به یادداشت حسین قربانزاده، سردبیر روزنامه همشهری که به نقد مصاحبه مطبوعاتی احمد مسجدجامعی پرداخته بود، یادداشتی بدین شرح نوشت:
به عنوان نمونه احمد مسجد جامعی وقتی درباره ویژگیهای شهردار آینده صحبت میکرد خبرنگاران سوالهایی جدی داشتند که برخی از آنها به شهردار محترم تهران مربوط میشد، سوالهایی از این دست که چرا شهردار تهران بیش از 8 میلیارد تومان خارج از عرف به یک تشکل صنفی پرداخته است، چرا به برخی از نهادهای دیگر مبالغ کلان پرداخت شده است، که توجیه چندانی ندارد، این پرسش که آیا هزینه شدن 16 میلیارد تومان در ستاد انتخاباتی آقای قالیباف صحت دارد ؟ و اگر پاسخ مثبت است این مبلغ از کجا آمده و نحوه نظارت شورای شهر بر این مبالغ به چه شکل است؟ چرا روزنامه همشهری به شدت افت کرده است و چرا برخوردهای مدیران موسسه مطبوعاتی همشهری با کارکنان آن غیرحرفهای است ؟ چرا مدیریت همشهری در پوشش کار رسانهای، کار تبلیغات انتخاباتی میکند؟ و سوالات بسیار دیگر، اما پاسخ مسجد جامعی چه بود؟ او از فعالیتهای اجرایی آقای قالیباف دفاع کرد و زحمات ایشان را قابل تقدیر دانست، اگر چه نقدهایی هم در حوزه فرهنگ و نیز کیفیت زندگی در تهران داشت که در پی به آنها میپردازم. اما وقتی با این پرسش یکی از خبرنگاران مواجه شد که موفق ترین شهردار پس از انقلاب تهران چه کسی بوده است و در همان زمان برخی از خبرنگاران اسم کرباسچی را بر زبان آوردند اظهار کرد: برای بررسی فعالیتهای آقای قالیباف باید چند سال بگذرد، نظرسنجیهایی انجام شود و در یک فضای مناسبتر در باره این فعالیتها قضاوت شود.
او وقتی انتقادها از قالیباف جدیتر شد با لحنی که به خبرنگاران برنخورد ، گفت که آقای قالیباف خیلی زحمت کشیده و تلاش کردهاند، حالا که انتخابات را واگذار کرده است ، شما هم مظلوم گیرآوردهاید و انتقاد میکنید.
وقتی خبرنگاران اصرار کردند که نام گزینه های احتمالی شهرداری تهران را بگویید و در لا به لای سوالاتشان از محسن هاشمی ، معصومه ابتکار و محمد علی نجفی نام بردند مسجد جامعی نام قالیباف را هم به فهرست اسامی خبرنگاران اضافه کرد.
در حالی که در مواجهه با پرسشهای جدی و دامنهدار خبرنگارانی که می خواستند به هر شکل ممکن پاسخی جدی و شفاف بگیرند میتوانست جور دیگری صحبت کند و حرفهایی را مطرح کند که افکار عمومی هم بیشتر می پسندد. اما مسجد جامعی با همان اخلاق و انصافی که خودتان هم به آن اعتراف دارید، در این نشست مطبوعاتی جانب انصاف را نگه داشت و در چارچوب های همیشگی خودش صحبت کرد. اگر آقای قربانزاده امروز بدون هیچ سابقه مطبوعاتی در خور و شایسته در جایگاه سردبیری یکی از مهمترین روزنامه های کشور قرار گرفتهاند به خاطر این است که نیمی از آرای شهردار شدن آقای قالیباف را اطلاح طلبان دادهاند. امری که خیلی زود فراموشتان و فراموششان شده است و گویا این فراموشی خیلی هم گسترده است. هر چند این موضوع را افکار عمومی و اصحاب رسانه به حافظه سپرده است و هیچگاه فراموش نمی کند.
من بچه کوچه مسجد جامع هستم و ایشان بچه محل ما در کوچه سید محمد صراف در نزدیکی کوچه ما است. ما سال ها با یکدیگر دریک محل زندگی کردهایم. توضیحی که خنده خبرنگاران را همراه داشت. او در همین مصاحبه از سایر اعضای شورای شهر تهران به نیکی تمام یاد کرد، کسانی که حتی هم موضع او نبودند و گاهی در صحن شورا با تندی و تیزی با او مخالف می کردند، حسن بیادی، حمزه شکیب، رسوال خادم ، خسرو دانشجو از آن جمله بودند.
از این منظر به جرات می توان گفت تلاش برخی از افراد منتصب به مدیریت شهری، چشمگیر بود. به شکلی که به لطایف الحیل مانع هر نقدی شدهاند و می شوند. یادداشت جنابعالی را در نیز همین راستا ارزیابی میکنم . در واقع نه جناب قربانزاده و نه بسیاری از مدیران محترم مدیریت شهری تحمل شنیدن صداهایی که همسو با صدایشان نباشد را نداشته و ندارند، شهرداری تهران در سالهای گذشته با پول فراوانی که دارد، رسانههای بی شماری را تملک ، خریداری و راهاندازی کرده است که جهتگیری همه آنها نیز همصدایی با مدیریت شهرداری است. در واقع از کار اصلی رسانهها در این سالها غفلت شده است.
شاید به همین خاطر است که فضای نقد را بر نمیتابند و خیلی زود آشفته می شوند به طوری که وقتی یک مقام مسئول که به حسن سابقه ، خیرخواهی و اخلاق مداری مشهور است که حتی جنابعالی هم نمیتوانید آن را انکار کنید-یک نقد ساده را با زبانی نرم مطرح میکند این چنین باعث نگرانی تان می شود، به طوری که در سایتها و رسانههای مختلف دست به تخریب میزنید.
البته ایسنا این مسائل خفیف را الزاما متوجه آقای شهردار نمیداند اما ایشان که خود را آماده حضور در یک رقابت ملی به منظور به رأی گذاشتن توانایی خود در عرصه بالاتری است باید بداند مشاوران اجرایی و رسانهای ایشان چگونه تصویری را از شهردار تهران ترسیم میکنند، به راستی علت ایجاد محدودیت برای ایسنا و طرح شکایت مکرر و عدم تحمل یک طنز دانشجویی و ممانعت برای ورود فیبر نوری ( به مدت 9 ماه) و تهدیدهای مکرر تلفنی چیست؟»
در این رابطه مصداقهای فراوان دیگری هم وجود دارد که اگر لازم بود ذکر خواهدشد. چنین روندی در باره برخی از اعضای شورای شهر تهران نیز صادق است. آیا فکر نمیکنید این گونه ظاهرسازیها و دفاع نامعمقول از عملکردتان چه آفاتی در میان افکار عمومی و نخبگان داشته است.
لابد در جریان تذکرهای آقای مسجد جامعی در صحن شورای شهر نیستید، حتما نشنیدهاید که نظر مسجد جامعی در باره پروژه پیاده راه سازی میدان امام حسین(ع) چیست و چه اظهاراتی داشته است. اعتراضهای مسجد جامعی به قطع درختان اوین درکه را چطور و پیگیریهای فراوانی که در این باره صورت داده است، میدانید در باره چند کار تحقیقی و رساله دانشگاهی هم انجام شده است، آیا میدانید در پی انتقادات و پیگیری های مسجد جامعی جلوی تخریب برخی از خانههای تاریخی از جمله پروین اعتصامی گرفته شد.
آیا سخنان مسجد جامعی در تهدید بنای فرهنگی میدان آزادی را نشنیدهاید، مسجد جامعی در کنار موضوع بهبود کیفیت زندگی در شهر، تفاوت بین شورای شهر و شورای شهرداری مطرح کرده است، مسئله ای که بحث عدالت در شهر را به همراه داشت و متعاقب آن منجر به مطالعه و تحقیق دربارۀ سنجش عدالت در شهر شد. مجموعۀ تلاشها، پیگیری ها و اقدامات مسجدجامعی منجر به تهیه، تدوین و تصویب بیش از 50 مصوبه و سند فرهنگی و اجتماعی ارزشمند با رویکردهای 1-بهبود کیفیت و سبک زندگی شهروندان 2-ترویج و گسترش هویت و فرهنگ اسلامی ایرانی 3-توسعۀ منطقی زیرساخت ها و فضاهای فرهنگی و هنری شهر تهران 4- گرامیداشت مشاهیر و اصحاب فرهنگ و هنر 5- حفظ و نگهداری میراث طبیعی و فرهنگی تهران شده است.
جالب این که نتایج هیچ یک از این پژوهش های ارزشمند و علمی در همشهری بازتاب نداشت زیرا احتمالا نتایج آنها در راستای گرایش های سیاسی شما نبود. آیا لازم است باز هم مثال بزنم. البته همین شیوه را بسیاری از اعضای شورای شهر تهران از جمله معصومه ابتکار، محمد علی نجفی، حسن بیادی، حمزه شکیب، رسول خادم و دیگرانی هم داشتهاند.
اما فضایی که بر شهرداری تهران، روزنامه همشهری، نشریات، سایتها و مجلات مجموعه شهرداری و درعین حال بسیاری از رسانههای کشور حاکم بود اجازه نشر و انعکاس این تذکرها و انتقادها را آن نمیداد. شاید برای جنابعالی مهم نباشد که دراین سالها چه برفضای مطبوعات کشور رفته است. در واقع همان طور که گفته اید نتیجه انتخابات ریاست جمهوری است برفضای کشور و مطبوعات تاثیر گذاشته و باعث شده که جریان اطلاع رسانی با دغدغهها و نگرانی کمتر و به عبارتی بدون ترس از عواقب کار انتشار یک مطلب صورت بگیرد. وگرنه احمد مسجد جامعی همان مسجد جامعی است، اما فضای انتشار مطالب تغییر کرده است.
اگر جنابعالی در مصاحبه مطبوعاتی عضو شورای شهر تهران حضور داشتید بهتر میتوانستید قضاوت کنید. در واقع خودتان مشاهده میکردید که خبرنگاران چه اشتها و اصراری برای دریافت پاسخ پرسشهای فراوانشان داشتهاند. شاید پیش از این، ترس و واهمه از این که جریان مورد نظر شما قدرت اجرایی کشور را در دست بگیرد ، مانع طرح پرسشهای صریح و شفاف بسیاری از خبرنگاران میشد. اما شاید بهتر باشد بررسی کنید که در این سالها شما چه کردهاید که با اندک گشایشی این همه میل و رغبت برای نقد عملکردتان سر باز می کند ، آیا به این خاطر نیست که در سالهای گذشته به شیوههای مختلف جلوی نقد و نقادی گرفته شده است. اکنون هم که یک نفر درمیان پرسشهای فراوان خبرنگاران، نقدی ساده را مطرح میکند، این نقد را درکاسه تخریب گذاشتهاید و طوری مظلوم نمایی میکنید و سخن میگوید که یعنی مردم نظاره کنیدکه با ما چه میکنند، اما واقعیت درست برعکس آن چیزی است که تلاش کردهاید به تصویر بکشید. واقعیت این است که در سالهای گذشته عادت به نقد را در خودتان تقویت نکردهاید، به همین دلیل است که نمیتوانید حتی از کنار یک نقد ساده هم بگذرید.
آیا باید نظر رسانههای شما را بپذیریم که تهران هیچ کمبود و نارسایی ندارد و ملاک بررسی شیوه مدیریت و اقدامات شهری ، گزارشهای پررنگ و لعاب همشهری است، آیا شهردار محترم تهران هم با شما هم نظر است؟
درحالی که شما خود بهتر میدانید که عملکرد شهرداری تهران جای نقد بسیار دارد و آن چیزی که در مصاحبه مطبوعاتی مسجد جامعی مطرح شد حتی نقد هم نبود که اگر بنا به نقد بود موارد بسیار زیادی وجود دارد که شرح آن در این مقال نمیگنجد. اما ظاهرا جنابعالی تازه این حرفها را شنیدهاید، حرفهایی که البته بارها گفته شده است، بد نیست بدانید زمانی که زمزمه حذف بند مدیریت یکپارچه شهری از برنامه پنجم مطرح شد این احمد مسجد جامعی بود که در صحن علنی شورای شهر به طور مفصل در باره آن صحبت کرده و مکرر تلاش کرد ، جلوی حذف این بند به پشتوانه مدیریت شهری گرفته شود، امری که محقق نشد و شهرداری نتوانست مانع آن شود.
این بحث یکی از مباحث کاملا کارشناسی است که جنابعالی با عینک بدبینی کاملا سیاسی دیدهاید. حداقل به خودتان زحمت میدادید چهارخط در باره حوزه عمل اجتماعی و قانونگذاری مطالعه می کردید و بعد دنبال مچ گیری می رفتید. در این رابطه جنابعالی را ارجاع میدهم به سرمقاله های مسجد جامعی که پیدا کردن آن دشوار نیست.
آیا در میان خبرنگاران همشهری از مقبولیت لازم برخوردارند. البته مقبولیتی که بدون ترس و واهمه خبرنگاران از اخراج ، تبعید و استعفای اجباری باشد.
اگر صفحات نخست روزنامه همشهری را بررسی کنیم چه ایرادهای حرفهای میتوانیم از این روزنامه بگیریم، آیا بررسی کردهاید، آیا ایشان در ایام تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری و نامزدهای شورای شهر تهران جانب انصاف را رعایت کردهاند، آیا ایشان را که بر مسند سردبیر انتخابی پرتیراژترین روزنامه کشور نشاندهاند ، حاضر هستند در یک نشست مطبوعاتی آزاد در باره عملکردشان توضیح بدهند؟
در باره فعالیتهای دفتر خیابان یزادنپناه بگویند و توضیح بدهند که این دفتر به چه دلیل راه اندازی شد، هزینههای تجهیز آن چقدر بود، و دقیقا در این دفتر مشغول به چه کاری بودند؟
میتوانند توضیح بدهند که به چه علت تقریبا همه نشریات همشهری محله با یکی دو نفر از نامزدهای شورای شهر تهران که دست بر قضا از نیروهای مورد نظر جریان شما در انتخابات شوراها بودهاند گفت و گو های مفصل انجام شده است؟ آن هم در زمانی که نامزدهای انتخابات شورای اسلامی شهر تهران درگیر فعالیتهای انتخاباتی بودهاند یکی از آنها عضو شورای شهر سوم بوده است، مگر شورای شهر تهران فقط یک عضو دارد؟ که با همین یک نفر چندین مصاحبه انجام شده است.
قطعا استحضار دارید که رویه همشهری در زمان شهرداران سابق و البته مدیران و سردبیران سابق همشهری این بود که وارد فعالیتهای انتخاباتی نامزدها نشوند. در عین حال که قانون انتخابات نیز تصریح کرده است که نباید از امکانات دولتی برای تبلیغات انتخاباتی استفاده شود، به نظر جنابعالی انصاف در این خصوص چه حکم میکند، کاری به قانون و عرف نداریم.
شما در مسند سردبیری یکی از روزنامههای مهم کشور قرار دارید و پیش از این هم مدیر مسئول تهران، امروز بودهاید و ظاهرا هنوز هم هستید، میتوانید در باره ویژهنامهای که با امضای شما به چاپخانه رفت و منتشر شد و همه میدانستند« روزنامه تعطیل کن» است توضیح دهید؟
آیا درمطالبی که در این ویژه نامه منتشر شد جانب انصاف هم رعایت شده بود؟ آیا از تعطیلی روزنامه تهران امروز در آن زمان و بیکاری خبرنگاران و کارکنان آن پیشمان نیستید، عکسی که در آن روزنامه به چاپ رسید هنوز فراموش نشده است، این که یک مدیر مسئول چگونه میتواند دستور چاپ نشریهای را بدهید که چنین عکسی در آن وجود دارد ، آیا ملاکهای حرفه ای شما را زیر سوال نمی برد؟
در زمان جنابعالی در همشهری چه کار ویژه و قابل ارادئه انجام شده است و چه مطلب شاخصی از شما به چاپ رسیده است؟ آیا این تصمیم که صفحات لایی روزنامه به یکباره حذف شود و هر روز در باره یک موضوع، پروندهای اختصاص یابد تصمیمی حرفه ای است؟ آیا اگر بحث انصاف باشد خودتان را واقعا شایسته سردبیری روزنامه همشهری میدانید؟ اصلا همین یادداشت پر ایراد شما نشان از سردبیر بودنتان دارد؟
گر سلسله مراتب روزنامه نگاری را پله پله طی کرده بودید و اگر از استادان عرصه رسانه سوال میکردید متوجه میشدید که این شیوه نگرش به شهر و تبلیغ برای شهردار محترم تهران نه تنها تبلیغ نیست که ضد تبلیغ هم محسوب می شود. این که هر روز در صفحات اول روزنامه از خودمان تعریف و تمجید کنیم نه تنهاتاثیر گذار نیست بلکه آثار منفی هم دارد، همین می شود که شهری به بزرگی تهران و شهرداری با تواناییهای اجرایی تنها 700 هزار رای میآورد.
از این منظر شاید بتوان گفت که شخص آقای قالیباف از مشاوران ستایشگر و کم تجربه و مدیران رسانهای نابلد خود بیشتر ضربه خورده است تا رقیبان انتخاباتیاش. در واقع رویهای پیش گرفته شده که بیشتر متکی به قدرت و ثروت است تا ادب و عقلانیت،در واقع سیاستهای مدیران روزنامه همشهری اعتماد مردم به این رسانه تاثیر گذار را خدشه دار میکند. وقتی مردم میبینند که آن چیزی که در شهرشان جریان دارد با مطالبی که در صفحات نخست روزنامه نقش میبندد تفاوت دارد، اعتمادشان را از دست میدهند. ا
عتمادی که حاصل کار طولانی خبرنگاران و نویسندگان و تصمیم گیران قبلی روزنامه همشهری بود. حاصل یک کار گروهی و نه فردی بود، حاصل ایجاد حس علاقه و انگیزی در میان تک تک کارکنان همشهری بود، کسانی که اجازه داشتند هم خوبیها را بنویسند هم کاستیها را ، نه این که فقط و فقط مجاز باشند تبلیغ مستقیم و گاهی غیر واقعی کنند که بیفایده ترین نوع تبلیغ است. همشهری چندسالی است که حال و روز خوبی ندارد. این را همه میدانند. انصاف اما در این میانه گم شده است. اما شما نگران نباشید، خاطرهها حتما باقی میمانند، خاطرهها فراموش شدنی نیستند.
حسين قربانزاده شايسته ترين فرد براي سردبيري است و يادداشت هاي خوب و بي نظيري در همشهري كار كرده و من كه با ايشان كار كرده ام اعتراف مي كنم فهم رسانه اي دقيق دارد