یک جریان فکری دوست ندارد سینما رشد کند!
پارسینه: در یک سال گذشته سیدرضا میرکریمی سال پرکاری را از سر گذرانده، مدیر عامل خانه سینما بوده، جشنواره جهانی فجر را اداره کرده و آخرین فیلمش «دختر» را نیز به ثمر رسانده است. او به تازگی درباره تمام حرف و حدیث ها از حضور پررنگش در مدیریت سینما صحبت کرده است.
تحریریه پارسینه - در روز بزرگداشت اصغر فرهادی در خانه سینما بود که رضا میرکریمی از فرصت استفاده کرد و در جمع اهالی سینما و برخی خبرنگاران درباره شایعاتی که به استعفایش از مدیرعاملی خانه سینما باز می گشت صحبت کرد. میرکریمی خبر داد که یکی دو بار استعفا داده اما هنوز این اتفاق نیافتاده است. این اولی موضوعی است که این کارگردان در گفت و گوی تازه اش با ایسنا، با اشاره به این که هنوز جایگزین مناسبی برایش پیدا نشده و منتظر این اتفاق است، از آن سخن می گوید: «از ابتدای حضور دوبارهام در خانه سینما دو شرط با هیأت مدیره داشتم؛ اولا اینکه مدتی میمانم اما بعد فرد دیگری را پیدا و جایگزین کنند و دیگر اینکه فیلمم را بسازم.به هرحال فیلمم را ساختم و به محض شروع کار جشنوارهی جهانی فجر، استعفای شفاهی دادم و بعد از برگزاری جشنواره چون حس کردم کارهای خانه سینما روی غلتک خوبی افتاده و بازوی خوبی هم به نام ناصر عنصری (قائم مقام) داشتم که تهیهکننده خوشنام و با سابقهای است و تعامل خوبی با صنوف دارد و میتواند مسائل را در غیاب من به خوبی انجام دهد، در نهایت به صورت مکتوب استعفا دادم و به هیأت مدیره گفتم که نمیتوانم بمانم چون حجم کار در خانه سینما خیلی زیاد است و زندگیام را مختل کرده است.» به گفته او، هیات مدیره هنوز دربارهی انتخاب مدیرعامل بعدی به نتیجه نرسیده ولی او هم نمیخواهد تصمیم بگیرد که یک طرفه کار خودش را انجام دهد و باعث ایجاد اخلال در فعالیتهای فعلی خانه سینما شود به همین دلیل هم تا زمانی که هیات مدیره تصمیمش را بگیرد کارهای خانه سینما را انجام میدهد.
مدیرعامل خانه سینما معتقد است شرایط خاصی باعث شد او دوباره به خانه سینما بازگردد وگرنه از آنجا که معتقد است یک چرخش در مدیریت باید وجود داشته باشد ترجیح میداد کس دیگری این مسئولیت را بپذیرد.
میرکریمی دلیل حضورش به عنوان دبیر جشنواره جهانی فجر را ایجاد فرصت خوبی برای به دست گرفتن مسئولیت برگزاری جشنوارههای فجر توسط خود سینماگران میداند و معتقد است خانه سینما باید پشتوانه جدی جشنواره فجر باشد، او حتی به گفته خودش طرحی هم ارائه داده بود که بخش مردمی جشنواره ملی فجر توسط خانه سینما اداره شود اما خیلی استقبال نشد.
نکته جالب اینجاست که میرکریمی خودش پیشنهاد دبیر شدن در جشنواره جهانی فجر را داده است: «قبل از رفتنم به خانه سینما یعنی اسفند سال 93 به دکتر ایوبی پیشنهاد دادم که این جشنواره را به من بدهد و برایش خیلی جالب بود چون به من پیشنهاد هر مسئولیتی میداد، نمیپذیرفتم و این اولین بار بود که خودم چنین پیشنهادی می دادم! واقعیت هم این بود که حس میکردم وقتش رسیده این جشنواره کمی مستقلتر، غیردولتیتر با اهداف حرفهای سینمایی اداره شود و به نقطه خوبی برای تعامل با جهان بویژه منطقه تبدیل شود. به عنوان کسی که مسایل بینالمللی سینمای ایران را رصد میکردم، برایم آشکار بود وقتش رسیده که پایگاه فرهنگی مهم و خوبی در منطقه داشته باشیم. آن زمان ایشان صلاح ندانست این مسئولیت را به من بسپارد و جشنواره اول برگزار شد و حتی برای کمک رفتم و به عنوان داور حضور داشتم ولی بعد از آن جشنواره، تصمیم دیگری گرفتند.» با این حال او میگوید ایده جداسازی بخش ملی و بینالملل جشنواره فجر ایده او نبوده ولی از آن استقبال کرده است.
مدیرعامل خانه سینما در تشریح عملکرد خود در این پست به فعالیتهایی که در این زمینه انجام داده اشاره میکند. نتایج فعالیتهای او طبق ادعای خودش افزایش بودجه خانه سینما با حمایت ایوبی، تسویه 300 میلیون تومانی خانه سینما و افزایش 150 تا 500 درصدی اعطای وامهای اضطراری به اعضا، بودجههای عمرانی و کمک به صنوف بوده است.
مدیرعامل خانه سینما در بحث انتقاد برخیها به عدم امنیت شغلی سینماگران و بیتوجهی خانه سینما به این موضوع معتقد است این انتقاد چندان وارد نیست چرا که وضعیت کلی کشور دچار یک رکود شده و حتی سینما در زمینه رکورد وضعیت به مراتب بهتری از بسیاری بخشهای دیگر دارد، او در پاسخ به توقعات اعضا در خصوص رفع همه مشکلاتشان توسط خانه سینما میگوید: «واقعیت این است که اعضا میدانند که خانه سینما در بهترین حالت میتواند دربارهی مطالبات آنها چانهزنی بکند و پیگیری و تلاش بکند که محقق شود اما خودش نه بازوی اجرای جدی برای حل این مطالبات است و نه اختیارات قانونی و حقوقی و بودجه کافی برای این کار در اختیار دارد.»
میرکریمی با اشاره به اینکه در بحث بیمه سینماگران کارهایی جدی انجام شده میگوید در بخشی از این بیکاری هم مقصر خود سینماگران هستند: «خیلی از اعضای ما که آمار تقریبیشان 2 هزار نفر است، دیگر شرایط کار کردن ندارند. این موضوع میتواند به دلیل سن باشد و به خاطر عوض شدن فضای کار از آنالوگ به دیجیتال باشد و اینکه دیگرحوصله بهروز شدن را ندارند و البته طبیعی است و حقشان هم هست که بعد از سالها کار حالا دوران آسودهای را سپری کنند. حالا اگر سینمای ایران افزایش تولید سالیانهاش دو برابر هم شود که جمعیت ما از بیکاری دربیاید، شامل این دو هزار نفر نمیشود.»
با این حال او از توافق نامه خانه سینما با فارابی اشاره می کند که طی آن فارابی حمایتهای خودش را از فیلمهای در حال تولید منوط بکند به اینکه تهیهکنندگان تعهد کنند حداقل 5 نفر از 7 حرفه تخصصی که در توافق نامه ذکر شده عضو خانه سینما باشند و این تفاهمنامه سرانجام بعد از مدتی مذاکره امضا شد و امسال قرار است اجرایی شود.
میرکریمی درباره سکوتی که در مقابل حاشیههای اطراف خودش از جمله داستان فرستادن پسرش به جشنواره کن با پول خانه سینما در پیش گرفته میگوید: «پسرم اصلا کن نیامده بود! چه برسد به اینکه با پول کسی ببرمش!» او ادامه میدهد: «وقتی رضا میرکریمی به خانه سینما آمده یعنی پیه همه اینها را به تنش مالیده و اتفاقا در تمام این موضوعات مهم رایزنی میکند. اگر لازم باشد بعد از توقیف یک فیلم به کمیسیون فرهنگی مجلس میروم،حتی اگر در شرایط عادی برای فیلم خودم اکراه داشته باشم، ولی برای همکارانم پیگیری میکنم اما علاقهای به مطبوعاتی کردن آن ندارم ولی چانههایم را میزنم.»
کارگردان «دختر» معتقد است یک جریان فکری دوست ندارد سینما از حدی بیشتر رشد کند و فقط دنبال بهانه برای تاختن به سینمای ایرانند: «اگر درباره سیاهنمایی حرف میزنند؛ اصلا نگران بازتابهای خارجی فیلم نیستند چون بارها به شکل کارشناسی به آنان گفته شده اصلا آن تصوری که شما دارید، در فرنگ نیست. اما اصولا دوست ندارند حرف منطقی بشنوند چون اگر بخواهند سینما را بزنند فقط چندتا در ورودی دارند، مثلا یکی اینکه بگویند سینما در خارج از کشور خیانت میکند. اتفاقا کسانی که مخاطبان اینها هستند، اطلاعات خیلی دقیقی از اتفاقات خارج از کشور ندارند و اینها فقط برای آنها کلیدواژههایی است که به سینما حمله کنند. نمیگویم میخواهند سینما را حذف کنند چون میدانند سینما با ارزش است و علاقهمندند خودشان هم حضور داشته باشند ولی علاقهمندند ابعاد و اندازهاش را در کنترل خود درآورند.»
مدیرعامل خانه سینما در توضیح اینکه چرا میخواهند سینما را تحت کنترل قرار دهند میگوید:«به هرحال فروش نوروزی امسال باعث شد خیلی مجتمعهای تجاری حتی آنها که ساخته شدهاند، علاقهمند شوند در نقشههایشان سالنهای سینما را هم اضافه کنند. آمارهای خوبی از توسعه سالنهای سینما میآید که بخش خصوصی بر آن همت گذاشته است. اینها یعنی چرخه خصوصی در سینما در حال رونق است. ساخت سالن سینما به معنای ساخت فیلم است و اینکه سینما رونق میگیرد و بنابراین ممکن است بخشهایی از این صنعت به زعم بعضی از کنترلشان خارج شود بنابراین الان وقتی است که بخواهند به سینما ضربه بزنند و در مباحثی چون بودجه و ... تاثیر بگذارند.»
او با انتقاد از نحوه برخوردهای فعلی با سینما و سختگیریها سلیقهای در این حوزه که به سردرگم شدن بیشتر سینماگران منجر شده میگوید:«متأسفانه سینما دارد بیخاصیت میشود و بسیاری از فیلمهای انتقادی دهه 70 و 60 الان از سینمای ما رخت بربسته، به جرات میگویم فساد اقتصادی، نابودی محیط زیست ، گسترش اعتیاد ، فاصله طبقاتی وبسیاری از نابسامانیهای مشابه که در دهه اخیر گریبان جامعه را گرفته است در فقدان رسانههای پرسشگر، آزاد و منتقدی چون مطبوعات و به خصوص سینما،شکل گرفته است.فیلمهایی که الان تلویزیون جمهوری اسلامی آنها را با افتخار پخش میکند در حالی که زمان ساخت و پخششان همه مخالف بودند و فکر میکردند با اکران این فیلمها چه بحرانی گریبانگیر کشور میشود! اما دیدیم که هیچ بحرانی در کشور ایجاد نشد، ظرفیت جامعه و ظرفیت نقد افزایش پیدا کرد و همه اینها به رشد و تعالی جامعه کمک میکند.»
میرکریمی معتقد است انتقادات زیادی به برخوردهای فعلی با سینمای ایران از جمله در زمینه پخش تبلیغات ماهوارهای دارد ولی به عنوان مدیرعامل خانه سینما نمیتواند تندتر از این حرف بزند: «کاش رضا میرکریمی فیلمساز الان میتوانست براحتی با شما حرف بزند از اینکه در حوزه سینما توقعش از رسانه ملی کشور چیست؟! وقتی در داخل کشور این میزان محرومیت برای تبلیغ یک فیلم سینمایی که محصول ایرانی است، وجود دارد و راههای تبلیغ را میبندید توقعی غیرمنطقی است که تبلیغاتش از جای دیگری سردرنیاورد! بنابراین کسانی که میخواهند با این موضوع برخورد سلبی کنند یا به موقعیت رسانه در دنیا آگاه نیستند یا اصلا آشنا نیستند که در چه قرن و دورهای زندگی میکنیم. آنچه که سه دهه پیش مطلوبشان بوده و آن را کنترل میکردند، الان دیگر آن ابزارها در اختیارشان نیست و باید بدانند فضای مجازی به میزان بسیار زیادی غیرقابل کنترل شده است. بهترین راه این است که با سینما وارد مذاکره شوند. سینما متعلق به جمهوری اسلامی است. بیشترین خدمات را به جمهوری اسلامی داده است چون تنها کالای فرهنگی به روز کشور است.»
دقیقا اون جریان فکری رو من یکی میشناسم !!همون جریانی که یه زمان چماق بدست بود و بعد شد دوربین به دست و آنجولیا دعوت !!!!همون جریانی که زمانی فقر و فحشا را میساخت و بعد در اوج دوران فقر و فحشا دیگر آن را ندید !!!همون جریانی که شد یک و دو سه و الی بینهایت ساز !!!!بازم بگگگگگگگم !!!
اون جریان فکری نهضت انقلابمان هست
چقدر گستاخ