افكار قلعه‌نويي به درد فوتبال‌هاي مريض مي‌خورد!

قانون: ادعايي كه البته از جانب منتقدان سرمربي استقلال همواره مطرح شده ولي او هيچ‌گاه زير بار آن نرفته است. با اين همه استقلال هم اكنون به عنوان تنها تيم بدون امتياز گروه A ليگ‌ قهرمانان آسيا حال و روز خوشي ندارد و با ادامه اين روند يقينا به عنوان يك حذف شده بزرگ وداع تلخ و زودهنگامي با اين رقابت‌ها خواهد داشت. در همين باب روزنامه «قانون» در گفت‌وگو با حسن روشن رئيس پيشين آكادمي باشگاه استقلال به بررسي شرايط اين تيم در ليگ قهرمانان آسيا پرداخته كه متن آن در زير مي‌آيد:

سه‌شنبه شب استقلال دومين باخت پياپي‌اش در آسيا را متحمل شد. فكر مي‌كنيد دليل اين افت شديد آبي‌ها چه مي‌تواند باشد؟
استقلال با توجه به شرايطي كه اين فصل داشت بايد منتظر چنين شرايطي مي‌بود. اين تيم در نيمه‌هاي فصل جمعي از بهترين ستاره‌هايش را از دست داد و جايگزين خوبي هم براي آنها نتوانست جذب كند.

شايد كادر فني و مديران استقلال فكر چنين روزي را نمي‌كردند اما اينطور شد و مي‌بينيم كه اين تيم دو باخت پياپي در آسيا را متحمل شده و كار بسيار سختي هم در ليگ برتر دارد. به نظرم اينجاست كه نقش يك آكادمي خوب براي باشگاه‌ها مشخص مي‌شود. چون اگر استقلال در آكادمي خود پشتوانه‌هاي خوبي داشت الان مي‌توانست به راحتي از آنها در جهت منافع خودش بهره ببرد.

اين دو شكست پياپي يكبار ديگر اين بحث را در رسانه‌ها مطرح كرد كه قلعه‌نويي علي‌رغم نتايج خوبي كه در ليگ مي‌گيرد در مسابقات بين‌المللي ضعف شديد فني دارد. اين را قبول داريد؟
به نظرم اين دو شكست خيلي واضح اين مسئله را به همه اثبات كرد. متاسفانه افكار قلعه‌نويي فقط به درد فوتبال مريض ايران مي‌خورد و تجربه فني او در آسيا راه به جايي نمي‌برد. سواي اين، نكته مهم اين است كه چرا از مربي و مديرعامل تا ساير اركان استقلال كه مي‌دانستند اين تيم بايد در چنين رويداد مهمي حضور داشته باشد تيم‌شان را طوري نبسته‌اند كه به چنين وضعي گرفتار نشوند.

رئال‌مادريد با آن ابهت و بزرگي‌اش به روزي افتاد كه از هر تيمي 5 ، 6 گل مي‌خورد. اما تيم‌هاي موفقي هم هستند مثل آلمان كه وقتي ديدند در ميدان نتيجه‌گيري با مشكل مواجه شدند، در يك برنامه 10 ساله همه باشگاه‌ها و فوتبال خود را جوان كردند و امروز به وضعي رسيده‌اند كه ادعاي آقايي دنيا را دارند و بكن‌بائر از بزرگي آن‌ها حرف مي‌زند.

اما سوال اين است كه امير قلعه‌نويي چرا نمي‌تواند در آسيا موفق شود؟
ببينيد؛ در ايران عوامل بيرون مستطيل سبز بسيار مهم تر از عوامل دروني فوتبال در ثبت نتيجه‌هاست. عواملي نظير تماشاگر، ليدرها، داور و برخي واسطه‌ها. اما در فوتبال بين‌المللي شما محكوم به اين هستي كه فوتبال بازي كني در غير اين صورت هم آبرويت را خواهي باخت و هم راه به جايي نخواهي برد. شما به الشباب نگاه كنيد. اين تيم در تهران با يك گل از استقلال جلو بود اما باز هم حمله مي‌كرد و مي‌خواست گل‌هاي بيشتري بزند.

جدايي بازيكناني نظير پژمان منتظري، جواد نكونام و فرهاد مجيدي چه سهمي در بروز شرايط اين روزهاي استقلال داشت؟
قطعا بي تاثير نيست اما نبايد اينقدر هم تاثير مستقيم داشته باشد. من بيش از هر چيزي شرايط امروز استقلال را مي‌گذارم به حساب سوء مديريت اين باشگاه. مديرعامل باشگاه استقلال الان بايد پاسخگوي هواداران و افكار عمومي باشد كه چرا طوري با بازيكنان اين باشگاه قرارداد بسته كه هر وقت خواستند بروند.

آقاي مديرعامل در زمان جذب نكونام از اوساسونا مدعي شد كه باشگاه استقلال بايد در ازاي اين انتقال 800 هزار دلار به باشگاه اسپانيايي بپردازد در حالي كه بعدها مشخص شد، اوساسونا از نكونام به خاطر اين جدايي تشكر كرده كه حاضر شده جاي خودش را به يك جوان بدهد و اصلا پولي نگرفته است.

با اين اوصاف استقلال جام قهرماني ليگ برتر را هم از دست خواهد داد. اينطور نيست؟
شرايط در اين مسابقات تقريبا مساوي است اما فولاد اوضاع بهتري دارد. اما خود من به خاطر آينده فوتبال ايران و جوانان اين فوتبال آرزو دارم فولاد قهرمان شود. قهرماني فولاد خيلي معني دارد مخصوصا اينكه به همه اثبات مي‌شود موفقيت فقط در حضور ستاره‌هاي ميلياردي رخ نمي‌دهد و گاهي مي‌شود با تكيه بر جوانان كارهاي بزرگ كرد.

آينده اين استقلال را چگونه مي‌بينيد؟
واقعا روشن نمي‌بينم. اين باشگاه به لحاظ مديريتي با مشكلات عديده اي مواجه است و شيوه مديريت در اينجا به صورت لحظه‌اي است و افراد تنها براي امروزشان تصميم مي‌گيرند. من اخيرا به اصفهان و باشگاه سپاهان سفري داشتم و در اين باشگاه معناي واقعي باشگاه را ديدم. سپاهان تا 3 سال آينده از جذب بازيكنان ساير باشگاه‌ها بي نياز خواهد شد.

اين عملكرد ضعيف باشگاه‌هاي ما براي تيم ملي در راه جام جهاني خطرناك نيست؟
نه كي‌روش هم مي‌داند نبايد زياد به اين ليگ و باشگاه ‌ها دلخوش باشد وگرنه نمي‌رفت از كشورهاي ديگر بازيكنان ايراني الاصل پيدا كند.

و صحبت پاياني؟
من يك پيشنهاد به پا به سن گذشته‌ها دارم و از آنها مي خواهم كه يك لطفي در حق اين فوتبال بكنند و جايشان را ديگر به جوانترها بدهند. به نظرم وحيد هاشميان الگوي خوبي در اين زمينه بود. او وقتي خواست خداحافظي كند، گفت مي‌روم تا بمانم؛ حال دوستان هم لطفا بروند تا براي هميشه بمانند.