گوناگون

اعتراض فرزاد موتمن به انتخاب گذشته برای اسکار

پارسینه: این روزها «دربند» به کارگردانی پرویز شهبازی اکران شده است، فیلمی که خیلی امکان داشت جای «گذشته» اصغر فرهادی به آکادمی اسکار معرفی شود هفته نامه مثلث در این مورد نظر فرزاد موتمن را پرسیده است. گزیده حرف های او را در کافه سینما بخوانید

این روزها «دربند» به کارگردانی پرویز شهبازی اکران شده است، فیلمی که خیلی امکان داشت جای «گذشته» اصغر فرهادی به آکادمی اسکار معرفی شود هفته نامه مثلث در این مورد نظر فرزاد موتمن را پرسیده است. گزیده حرف های او را در کافه سینما بخوانید

بگذارید در مورد اسکار من چند مورد را روشن کنم، اول اینکه برای من مهم نیست که چه فیلمی به اسکار معرفی می‌شود. دوم اینکه خود جایزه اسکار برای من مهم نیست، اما در نهایت باید بگویم که به نظر من «دربند» برای معرفی به اسکار امسال مناسب‌تر از «گذشته» فرهادی بود، چون «گذشته» یک فیلم غیرایرانی است. «گذشته» را فرانسوی ساخته‌اند. پول ساختش را فرانسوی داده‌اند، حالا مهم‌ترین عوامل آن ایرانی بوده‌اند معنی‌اش این نیست که این فیلم ایرانی است. فیلم مال کشوری است که پول ساخت آن را داده باشد. به همین جهت در مورد اینکه گذشته به عنوان نماینده ایران معرفی می‌شود یک سری شبهه‌هایی ایجاد می‌شود.
در داستان فیلم مسائلی هست که مسائل سینمای ما نیست. در «گذشته» ما زن بی‌حجاب داریم، که بدون اینکه با کسی ازدواج کرده باشد،‌حامله است. در حالی که شوهر ایرانی دارد که از او جدا نشده است و همزمان با دیگران هم رابطه دارد. اگر این‌ها ایرانی است چرا فقط اصغر فرهادی می‌تواند به این موضوعات بپردازد؟ نمی‌شود گفت که او حق دارد یک فیلم ایرانی با این مضمون بسازند، اما باقی سینماگرها غلط می‌کنند چنین چیزی بسازند.
به نظر من «ملکه» انتخاب بهتری بود، نه به این خاطر که «ملکه» فیلم بهتری است. چون من فکر می‌کنم که هم «ملکه» هم «دربند» و هم «گذشته» فیلم‌های قابل بحثی هستند، اما موضوع این است که تلاش شده در دنیا از ما یک تصویر جنگ‌طلب نشان بدهند در حالی که ملکه که در مورد جنگ هم هست می‌توانست تصویری متفاوت با این تصویر را ارائه بدهد.
البته واقعیت این است که ما در حال حرکت به سمت جهانی هستیم که در آن فرهنگ‌ها به هم نزدیک می‌شوند و خرده‌فرهنگ‌ها کم‌کم رنگ می‌بازند و از بین می‌روند. الان زندگی ما با زندگی در کانادا در جزئیات تفاوت چندانی با هم ندارد، اما در مورد سینما هر کشوری تا حدودی زیادی سینمای ملی خود را دارد. شما وقتی یک سکانس از یک فیلم سامورایی می‌بینید تشخیص می‌دهید که این فیلم مال کجاست؛ در واقع یک سکانس از فیلم وسترن، فیلم هندی، یا اسکاتلندی شما را در مورد ملیت فیلم آگاه می‌کند.البته من قبول دارم که این مسئله در مورد سینمای ایران به خصوص بعد از دهه 50 کم‌رنگ شده است، یعنی شاید قبلاً در همان دهه 50 بعضی فیلم‌ها کاملاً مؤلفه‌های ملیتی داشته، اما امروز این مسئله خیلی در سینمای ایران کمرنگ است؛ ولی ما نمی‌توانیم بگوییم که در ایران سنت سینمای ملی نداریم. فیلم‌هایی که در ایران تولید می‌شود به خاطر نوع خاصی از ممیزی که در سینمای ایران وجود دارد، یک سری ویژگی‌های مشخص و مشترک دارند که این فیلم‌ها را ایرانی می‌کند. این ویژگی‌ها در هیچ سینمای دیگری نیست و فیلم‌های ایرانی باتوجه به همین ویژگی‌هاست که ارزیابی می‌شوند. بخش زیادی از فیلم‌های ایرانی توسط ذهنیت خود مردم ساخته می‌شود چون سینماگران خیلی چیزها را نمی‌توانند در فیلم‌هایشان نشان بدهند. اینها ویژگی‌های سینمای ایران است.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار