چرا «روحانی» تماس «ترامپ» را پاسخ نداد؟
پارسینه: گفتگو، دیدار، دست دادن و مذاکره پشت درهای بسته ملزومانی دارد که قبل از رسیدن به آن باید عملی شود.
وقتی روحانی تماس تلفنی اوباما در اجلاس سالانه سازمان ملل در نیویورک را بدون پاسخ نگذاشت، بازتابهای متفاتی از سوی افراد مختلف در داخل و خارج را شاهد بودیم. هر چند مقدمات این تماس و دیالوگ چند دقیقهای دو رئیس جمهور پیش از آن در گفتگوهای محرمانه در عمان چیده شده بود، اما این دیالوگ نشان از فصل تازهای در روابط ایران و امریکا داشت.
پس از توافق برجام که در سایه دیدارهای مستقیم وزرای خارجه دو کشور حاصل شد شاید کسی به این موضوع فکر نمیکرد، دوباره شاهد تابو شدن ارتباط مقامات دو کشور باشیم. این بار دیگر روحانی تماسهای رئیس جمهور امریکا را پاسخ نداده است. به تازگی رئیس دفتر رئیس جمهور این راز را در رابطه با ترامپ و تمایلش به صحبت با مقامات ایرانی فاش کرده است. او گفته است وقتی روحانی در نیویورک بود ترامپ ۸ بار به روحانی زنگ زده است، اما رئیس جمهور به آن پاسخ نداده است.
واعظی با بیان اینکه وقتی آمریکا میخواهد برای مردم ایران تصمیم بگیرد مردم خودشان تصمیم گیری خواهند کرد و با این موضوع مقابله میکنند، گفت: اینکه میگویند ایران به دنبال مذاکره با آمریکا میرود تا الان که غیر از این بوده و وقتی آقای روحانی به مقر سازمان ملل رفت این آقای ترامپ بود که هشت بار درخواست گفتگو با آقای روحانی را مطرح کرد، ولی آقای روحانی این درخواست را قبول نکرد.
جالب است که دونالد ترامپ در این باره ادعا کرده، ایران بالاخره برای مذاکره و دستیابی به یک توافق با او تماس خواهد گرفت و این توافق صورت خواهد گرفت.
دونالد ترامپ در نشست ناتو ضمن رد نکردن افزایش تنش میان ایران و آمریکا ادعا کرد: ایران با احترام بیشتری نسبت به گذشته با آمریکا رفتار میکند. آنها مشکلات زیادی دارند و اقتصادشان در حال فروپاشی است.
او همچنین مدعی شد: بالاخره یک روز به من زنگ میزنند و میگویند بیا توافق کنیم و ما هم توافق میکنیم.
تحلیلگران همواره نسبت به عدم شناخت آمریکا از ایران و فرهنگ ایرانی هشدار دادهاند و این موضوع را موجب به وجود آمدن محاسبات اشتباهی در سیاستهای آمریکا در قبال ایران دانستهاند.
مقامات کشورمان و نیز رهبران کشورهای اروپایی همواره تاکید کرده اند که برجام تنها مربوط به برنامه هستهای ایران است و موضوعات خارج از آن را شامل نمیشود. همچنین جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که برای ماندن ایران در برجام اروپا باید تضمینهای لازم را به ایران در راستای حفظ منافع کشورمان در برجام ارائه دهد. این در حالی است که مخالفان توافق هستهای در آمریکا عدم توجه به مسائل موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران را دستاویزی برای خروج از این توافق قرار دادهاند.
شاید این سوال پرسیده شود که در حالی که رئیس جمهور امریکا به شکل عجیبی دوست دارد با هر کشوری که با آن مشکل دارد، به دیدار رئیس چمهور آن برود و به شکل دو نفره در مورد آن سخن بگوید، چرا روحانی این تمایل ترامپ را پاسخ نمیدهد تا تابو دوباره بشکند و روسای جمهور ایران و امریکا هم روبروی هم بنشینند.
ترامپ مقابل اون و پوتین
همچنان که کیم جونگ اون و ترامپ روبروی او نشستند و در فضایی محرمانه به بررسی شرایط و مسائل دو کشور پرداختند. اما سوال این است که آیا دیدار ترامپ با همتای کرهای و روسی خود نتیجهای هم داشته یا خواهد داشت؟ هر چند زود است به این سوال پاسخ دهیم، اما آنچه از ژست ها، نگاهها و رفتار ترامپ به نظر میرسد این است که او چندان نمیداند چه خواهد شد و استراتژی دقیقی برای این موضوع ندارد و تنها به دیدار و زمان حالی که در آن است خوش است. روندها و سخنانی که پس از دیدار رهبر کره شمالی با ترامپ شکل گرفته نشان میدهد همه چیز نه تنها به سرعت ابتدایی و شتابان دیدار پیش رفت، رو به جلو نخواهد بود.
همچنین روسیه و امریکا مسائلی دارند که در گذشته حتی با دیدار و مذاکره حل نشده و منافع متضاد دو ابرقدرت به شکلی است که چشم اندازی برای حل آنها وجود ندارد و دیدار و گفتگو، تنها میتواند شدت گرفتن و بغرنج شدن اختلافات را مدیریت کند.
این موضوعی است که ترامپ از درک ظرافتهای آن عاجز است و جهان یک بعدی او همه چیز را بسیار سادهتر از آنکه هست میبیند.
همین روند در احتمال دیدار دو رییس جمهور ایران و امریکا هم مشاهده میشود. به جز اینکه ایران به حق اعتقاد دارد مذاکره در موضوعی که قبلا یکبار در آن به توافق رسیده شده، کاری عبث است و آمریکا نشان داده بازیگری قابل اعتماد نیست، موضوع دیگر این است که طرف ایران عقیده دارد مذاکره با کشوری که شخصی، چون ترامپ بر صدر آن نشسته فایده ندارد و چیزی از آن در نمیآید.
تابویی که دیگر نمیشکند
زمانی که روحانی در دوره اوباما در نیویورک بود همین تماس از سوی اوباما با روحانی گرفته شد و روحانی به آن پاسخ داد و برای اولین بار پس از انقلاب دو رئیس جمهور ایران و امریکا تلفنی گفتگو کردند. اما شرایط در آن زمان با زمان کنونی متفاوت است. ترامپ نه دیگر اوباما است و نه دیگر شرایط منطقهای و بین المللی همان است که بود.
در حال حاضر مسیری متفاوت از گذشته، یعنی زمانی که اوباما بر سر کار بود بین ایران و امریکا شکل گرفته است. دو مسیری که انگار موازی است و هیچ گاه به هم نخواهد رسید. شرایط برجام قبل از خروج امریکا از برجام روی ریلی پیش میرفت که یک سوی آن یعنی امریکای ترامپ تلاش میکرد این قطار هر چه زودتر از ریل خارج شود و یا همه چیز دوباره تعریف شود. هم ریلها، همان ریلهایی باشد که امریکا تعریف میکند و هم کم و کیف قطار و هم سرعت و شکل و ظاهر آن. اما موضوع این است که طرفهای دیگر، یعنی هم ایران و هم اروپاییها این روند و اصرار بر ریل گذاری دوباره را بدعتی جدیدی میدانستند که نه به نفع خود امریکا است و نه با عرف بین المللی همخوانی دارد.
باید دید ترامپ همچنان به تلاشهای خود برای تماس با مقامات ایرانی ادامه خواهد داد یا به این نکته پی خواهد برد که تماس تلفنی، دیدار و دست دادن و صحبت کردن پشت اتاقهای بسته ملزوماتی دارد که باید پیش از دیدار اتفاق افتد.
ارسال نظر