بیحالی و بیحوصلگی نشانه کمخونی است یا افسردگی؟
پارسینه: بیماران بسیاری در طول روز به پزشک مراجعه میکنند و از کاهش رمق و توان در انجام دادن کارهایشان و بیحوصلگی شکایت دارند. این علائم دلایل بسیار زیادی دارند که خیلی از آنها به عنوان بیماری در نظر گرفته نمیشود. چند مثال بسیار شایع در این باره وجود دارد. کسانی که ورزش منظم میکنند و بعد به دلایلی ورزش را ترک میکنند، به این علائم دچار میشوند.
کمکاری تیروئید، یکی از علل بیحالی و کاهش انرژی است، ولی کمخونی و افسردگی، شایعتر از کمکاری تیروئید است و اول باید بیماریهایی مثل اینها را در نظر داشت.
کمخونی به معنای کم شدن حجم یا تعداد گلبولهای قرمز یا غلظت رنگدانههای هموگلوبین در این گلبولهاست. علامت اصلی کمخونی ضعف، بیحالی و گاهی بیحوصلگی است. درباره کمخونی آنچه اهمیت دارد، این است که ابتدا باید علت بیماری کمخونی را تشخیص دهیم و بعد برای درمان اقدام کنیم. در سالهای اخیر، تبلیغات روزافزون شرکتهای دارویی برای جلب مشتری، این اشتباه را ایجاد کرده که همه موارد کمخونی، دچار کمبود آهن هستند و متاسفانه بسیاری از بیماران دچار کمخونی، بدون این که نوع کمخونی و وجود کمبود آهن در آنان اثبات شود، به مصرف آهن روی میآورند. روش استاندارد این است که با یک آزمایش ساده ابتدا میزان آهن خون بررسی شود و اگر کمبود آهن مشخص شد، درمان مقتضی صورت گیرد و در صورتی که ذخایر آهن کافی بود، دلایل دیگر کمخونی بررسی شود.
بیماران دچار افسردگی گوشهگیر میشوند، انرژی کافی برای کارهایشان ندارند، ناامید هستند و خواب و خوراکشان به هم میخورد. در بیشتر موارد بیمار افسرده از عهده کارهایی که قبلا بخوبی انجام میداده است، بر نمیآید. اگرچه درمان افسردگی سخت است، ولی افسردگی قابل علاج است. بیشتر مواقع، خود بیمار یا اطرافیان از وجود این بیماری با خبر نیستند یا از پذیرش آن امتناع میکنند. در این شرایط، ترکتحصیل و کار یا طلاق میتواند سیر بیماری را بسیار وخیم و درمان را بیش از پیش مشکل کند.
درباره این بیماری باید توجه داشت، بیمار علاوه بر کاهش انرژی و توان دچار احساس ناامیدی و احساس گناه بیدلیل است و در بیشتر موارد نمیتواند خواب مناسب داشته باشد. فکر مرگ نیز از علائم بسیار بد در این بیماری است. افکار مربوط به مردن در ذهن این بیماران مرتب در گردش است. چگونه خواهم مرد؟ بعد از مرگم چه بر سر اطرافیان میآید؟ و....
ارسال نظر