مرد باغبان قربانی یک سوءتفاهم شد
پارسینه: مرد میانسال در تصادفی ناخواسته در یک روز بارانی دوست باغبانش را زیر گرفت، اما همین تصادف مقدمه جنایتی شد که متهم را به یک قدمی چوبه دار کشاند.
رسیدگی به این پرونده از دو سال پیش آغاز شد. مأموران پلیس هنگام گشت در یکی از روستاهای اطراف شهرستان پردیس بودند که متوجه حضور مشکوک یک راننده وانت شدند، او وقتی مأموران را دید بسرعت از محل متواری شد و حتی فرمان ایست و تیر هوایی مأموران هم مانع فرار وی نشد. در ادامه مأموران در محل توقف خودروی وانت با پیکر نیمه جان مرد میانسالی مواجه شدند و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند، اما مرد ناشناس جان باخت و پرونده برای شناسایی عامل قتل وارد مرحله دیگری شد.
روز بعد از حادثه دختر جوانی با مراجعه به اداره پلیس عنوان کرد پدرش که باغبان است صبح دیروز از خانه خارج شده و دیگر از او خبری ندارند. او در توضیحات بیشتر به مأموران گفت: ساعاتی بعد از خروج پدرم از خانه یکی از دوستانش بهنام هادی به خانه ما آمد تا پدرم را ببیند که من نشانی محل کارش را که برای باغبانی رفته بود به او دادم. از آن به بعد نه از پدرم خبری شد و نه توانستم دوستش را پیدا کنم.
پس از این اظهارات مأموران متوجه شدند که مشخصات اعلامی توسط دختر جوان با مشخصات مقتول یکی است. از اینرو او با مراجعه به پزشکی قانونی هویت پدرش رحمان را تأیید کرد. در ادامه هم هادی که در محلی مخفی شده بود با تلاش مأموران انتظامی شناسایی و بازداشت شد.
اعترافات متهم
هادی در اعترافاتش گفت: مدتی بود که مبلغ ۹ میلیون تومان به رحمان قرض داده بودم و روز حادثه برای گرفتن طلبم به خانهشان رفتم که دخترش نشانی باغی را که در آن کار میکرد داد. در مسیری که میرفتم باران شدیدی میبارید به یکباره رحمان را دیدم، قصد داشتم کنارش توقف کنم که ترمز ماشینم عمل نکرد و به او برخورد کردم و به سختی توانستم خودروام را متوقف کنم. بعد از آن از ماشین پیاده شدم تا ببینم اتفاقی برای رحمان نیفتاده باشد که او با تصور اینکه قصد کشتنش را دارم با یک میله آهنی به من حمله کرد و ۲ ضربه به من زد و من هم میله را از او گرفتم و ضربهای به سرش زدم که رحمان به زمین افتاد. بعد قصد داشتم او را سوار وانتم کنم تا به بیمارستان برسانم که خودرو پلیس را دیدم و از ترس فرار کردم. من رحمان را به عمد نکشتم و قصد داشتم او را به بیمارستان برسانم.
پس از اظهارات متهم، خودروی وانت او از سوی کارشناسان خودرو مورد بررسی قرار گرفت و نقص در سیستم ترمز آن تأیید شد، اما نظریه پزشکی قانونی نشان میداد که مرگ مقتول ارتباطی با تصادف ندارد و ضربه میله آهنی با سر مقتول عامل قتل بوده است.
در دادگاه چه گذشت؟
به این ترتیب پرونده تکمیل و با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم روز گذشته برای دفاع از خودش در مقابل قضات ایستاد. با توجه به اینکه اولیای دم در مرحله دادسرا دوبار درخواست قصاص خود را مطرح کرده بودند با این حال در جلسه دادگاه حضور نداشتند و با تشخیص قضات رسیدگی ادامه پیدا کرد و متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: همانطوری که در مرحله بازپرسی هم گفتهام من قتل عمد را قبول ندارم و در دفاع از خودم اینکار را کردم. من با رحمان هیچ مشکلی نداشتم و او فرد درستکاری بود و هر وقت هم از من پول قرض میکرد آن را برمی گرداند، بنابراین نگرانی بابت این مسأله نداشتم. روز حادثه اگر او به خاطر سوءتفاهم فکر نمیکرد من قصد کشتنش را دارم باهم درگیر نمیشدیم و این اتفاق نمیافتاد.
متهم درباره اینکه اگر عمدی در کارش نبوده چرا با دیدن مأموران فرار کرده نیز گفت: با دیدن مأموران و آژیر پلیس خیلی ترسیدم و فکر کردم که ممکن است حرفم را باور نکنند، اگر میدانستم فرارم به ضررم خواهد شد هیچوقت فرار نمیکردم. بعد از دفاعیات متهم، وکیل او هم گفت: موکل من مرتکب قتل عمد نشده و طبق مدارک موجود در پرونده در ابتدا مقتول به هادی حمله کرده و او برای دفاع از خودش با میله به مقتول زده است. البته اشتباه موکل من آن بوده که با دیدن مأموران پلیس فرار کرده است. از این حیث درخواست میکنم با توجه به اسناد موجود در پرونده موکلم از اتهام قتل عمد تبرئه شود.
روز بعد از حادثه دختر جوانی با مراجعه به اداره پلیس عنوان کرد پدرش که باغبان است صبح دیروز از خانه خارج شده و دیگر از او خبری ندارند. او در توضیحات بیشتر به مأموران گفت: ساعاتی بعد از خروج پدرم از خانه یکی از دوستانش بهنام هادی به خانه ما آمد تا پدرم را ببیند که من نشانی محل کارش را که برای باغبانی رفته بود به او دادم. از آن به بعد نه از پدرم خبری شد و نه توانستم دوستش را پیدا کنم.
پس از این اظهارات مأموران متوجه شدند که مشخصات اعلامی توسط دختر جوان با مشخصات مقتول یکی است. از اینرو او با مراجعه به پزشکی قانونی هویت پدرش رحمان را تأیید کرد. در ادامه هم هادی که در محلی مخفی شده بود با تلاش مأموران انتظامی شناسایی و بازداشت شد.
اعترافات متهم
هادی در اعترافاتش گفت: مدتی بود که مبلغ ۹ میلیون تومان به رحمان قرض داده بودم و روز حادثه برای گرفتن طلبم به خانهشان رفتم که دخترش نشانی باغی را که در آن کار میکرد داد. در مسیری که میرفتم باران شدیدی میبارید به یکباره رحمان را دیدم، قصد داشتم کنارش توقف کنم که ترمز ماشینم عمل نکرد و به او برخورد کردم و به سختی توانستم خودروام را متوقف کنم. بعد از آن از ماشین پیاده شدم تا ببینم اتفاقی برای رحمان نیفتاده باشد که او با تصور اینکه قصد کشتنش را دارم با یک میله آهنی به من حمله کرد و ۲ ضربه به من زد و من هم میله را از او گرفتم و ضربهای به سرش زدم که رحمان به زمین افتاد. بعد قصد داشتم او را سوار وانتم کنم تا به بیمارستان برسانم که خودرو پلیس را دیدم و از ترس فرار کردم. من رحمان را به عمد نکشتم و قصد داشتم او را به بیمارستان برسانم.
پس از اظهارات متهم، خودروی وانت او از سوی کارشناسان خودرو مورد بررسی قرار گرفت و نقص در سیستم ترمز آن تأیید شد، اما نظریه پزشکی قانونی نشان میداد که مرگ مقتول ارتباطی با تصادف ندارد و ضربه میله آهنی با سر مقتول عامل قتل بوده است.
در دادگاه چه گذشت؟
به این ترتیب پرونده تکمیل و با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم روز گذشته برای دفاع از خودش در مقابل قضات ایستاد. با توجه به اینکه اولیای دم در مرحله دادسرا دوبار درخواست قصاص خود را مطرح کرده بودند با این حال در جلسه دادگاه حضور نداشتند و با تشخیص قضات رسیدگی ادامه پیدا کرد و متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: همانطوری که در مرحله بازپرسی هم گفتهام من قتل عمد را قبول ندارم و در دفاع از خودم اینکار را کردم. من با رحمان هیچ مشکلی نداشتم و او فرد درستکاری بود و هر وقت هم از من پول قرض میکرد آن را برمی گرداند، بنابراین نگرانی بابت این مسأله نداشتم. روز حادثه اگر او به خاطر سوءتفاهم فکر نمیکرد من قصد کشتنش را دارم باهم درگیر نمیشدیم و این اتفاق نمیافتاد.
متهم درباره اینکه اگر عمدی در کارش نبوده چرا با دیدن مأموران فرار کرده نیز گفت: با دیدن مأموران و آژیر پلیس خیلی ترسیدم و فکر کردم که ممکن است حرفم را باور نکنند، اگر میدانستم فرارم به ضررم خواهد شد هیچوقت فرار نمیکردم. بعد از دفاعیات متهم، وکیل او هم گفت: موکل من مرتکب قتل عمد نشده و طبق مدارک موجود در پرونده در ابتدا مقتول به هادی حمله کرده و او برای دفاع از خودش با میله به مقتول زده است. البته اشتباه موکل من آن بوده که با دیدن مأموران پلیس فرار کرده است. از این حیث درخواست میکنم با توجه به اسناد موجود در پرونده موکلم از اتهام قتل عمد تبرئه شود.
خدایا، فقط خودت انسان را از شر شیطان حفظ کن.