۸۳ درصد رشد نقدینگی ماحصل دولتهای نهم و دهم!
پارسینه: باورش سخت است اما واقعیت دارد؛ هر دقیقه دومیلیونو300هزارتومان به بخش غیرمولد اقتصاد ایران وارد میشود. رشد نقدینگی طی هشتسال گذشته یک مساله دایم در اقتصاد ایران شده است
شرق: باورش سخت است اما واقعیت دارد؛ هر دقیقه دومیلیونو300هزارتومان به بخش غیرمولد اقتصاد ایران وارد میشود. رشد نقدینگی طی هشتسال گذشته یک مساله دایم در اقتصاد ایران شده است.
بهطور متوسط روزانه 337میلیاردتومان به تقاضای کل کشور اضافه شده است بدون اینکه عرضه کل اضافه شده باشد. این صورتبندی امروز اقتصاد ایران است. نقدینگی 464هزارمیلیاردتومان است و رییس کل بانکمرکزی میگوید بیشتر از این توان برای مهار آن ندارد.
دور نیست زمانی که رییس دولت رابطه تورم و نقدینگی را نفی میکرد. سالهای اول دولتش بود و افزایش درآمدهای نفتی روزبهروز و ماه به ماه بیشتر میشد. اما دولت بی اعتنا به هشدار کارشناسان بهجای تقویت تولید و عرضه کل، به سمت تحریک تقاضای کل رفت و پول نفت را در قالبهای مختلف توزیع در سفرهای استانی با وام به بنگاههای زودبازده توزیع میکرد که نهتنها اشتغالزایی و حجم تولید کشور را بالا نبرد که خود عملی ضدتولید و ضداشتغال بود. عرضه کل و تولید داخلی، رنجور که شد دروازههای کشور به روی واردات گشوده شد و از انگور محصول شیلی و نارنگی پاکستانی بازار ایران اشباع شد.
کمکم توجه دولت و رییسش به نقدینگی معطوف شد اما تیر از کمان رها شده بود و روند صعودی رشد نقدینگی غیرقابل مهار بود بر این وضعیت توزیع مستقیم یارانههای نقدی؛ بنزینی بود بر آتش. این سیاست انبساطی هم به بیماری هلندی اقتصاد ایران چند درجهای تب بیشتر اضافه کرد طوری که لگام نقدینگی در مهرماه 91 از هم پاره شد و تقریبا روزانه 443میلیاردتومان به نقدینگی موجود در جامعه اضافه شد.
اما نقدینگی با اقتصاد چه میکند؟ در تعریف عام وقتی حجم پول در جامعه بالا باشد و صرف بورس و تولید کشور نشود به سفتهبازی و جریان سودده کوتاهمدت مانند ارز و سکه کشیده میشود. این همان اتفاقی است که طی چند سال گذشته بر سر اقتصاد ایران آمده است. این روزها برای لویاتان نقدینگی سیگنالهای تولیدی و زیربنایی کشور اصلا جذاب نیستند و این مار خوشخطوخال سفتهبازی، زمین و سکه و ارز است که غول بزرگ را به خود میکشد. گزارش امروز اقتصادی «شرق» حکایت از آن دارد که 83درصد نقدینگی موجود در جامعه در دو دولت نهم و دهم به وجود آمده است.
بهطور متوسط روزانه 337میلیاردتومان به تقاضای کل کشور اضافه شده است بدون اینکه عرضه کل اضافه شده باشد. این صورتبندی امروز اقتصاد ایران است. نقدینگی 464هزارمیلیاردتومان است و رییس کل بانکمرکزی میگوید بیشتر از این توان برای مهار آن ندارد.
دور نیست زمانی که رییس دولت رابطه تورم و نقدینگی را نفی میکرد. سالهای اول دولتش بود و افزایش درآمدهای نفتی روزبهروز و ماه به ماه بیشتر میشد. اما دولت بی اعتنا به هشدار کارشناسان بهجای تقویت تولید و عرضه کل، به سمت تحریک تقاضای کل رفت و پول نفت را در قالبهای مختلف توزیع در سفرهای استانی با وام به بنگاههای زودبازده توزیع میکرد که نهتنها اشتغالزایی و حجم تولید کشور را بالا نبرد که خود عملی ضدتولید و ضداشتغال بود. عرضه کل و تولید داخلی، رنجور که شد دروازههای کشور به روی واردات گشوده شد و از انگور محصول شیلی و نارنگی پاکستانی بازار ایران اشباع شد.
کمکم توجه دولت و رییسش به نقدینگی معطوف شد اما تیر از کمان رها شده بود و روند صعودی رشد نقدینگی غیرقابل مهار بود بر این وضعیت توزیع مستقیم یارانههای نقدی؛ بنزینی بود بر آتش. این سیاست انبساطی هم به بیماری هلندی اقتصاد ایران چند درجهای تب بیشتر اضافه کرد طوری که لگام نقدینگی در مهرماه 91 از هم پاره شد و تقریبا روزانه 443میلیاردتومان به نقدینگی موجود در جامعه اضافه شد.
اما نقدینگی با اقتصاد چه میکند؟ در تعریف عام وقتی حجم پول در جامعه بالا باشد و صرف بورس و تولید کشور نشود به سفتهبازی و جریان سودده کوتاهمدت مانند ارز و سکه کشیده میشود. این همان اتفاقی است که طی چند سال گذشته بر سر اقتصاد ایران آمده است. این روزها برای لویاتان نقدینگی سیگنالهای تولیدی و زیربنایی کشور اصلا جذاب نیستند و این مار خوشخطوخال سفتهبازی، زمین و سکه و ارز است که غول بزرگ را به خود میکشد. گزارش امروز اقتصادی «شرق» حکایت از آن دارد که 83درصد نقدینگی موجود در جامعه در دو دولت نهم و دهم به وجود آمده است.
ارسال نظر