پرونده عشق ممنوع با خون بسته شد

فرهیختگان: شامگاه دوم تیر ۱۳۸۶ پسر ۱۷ ساله‌ای به نام «حبیب- الف» در یکی از خانه‌های «قرچک» کشته شد. سپس کشیک وقت دادسرا و پلیس به ساختمان موردنظر رفتند و با دیدن پیکر کاردآجین «حبیب» رسیدگی به ماجرا را در دستور کارشان قرار دادند. در آن بین، صاحبخانه به نام «علی- ح » مدعی شد «حبیب» دوست پنهانی همسرش بود و پسر هوسران را به‌خاطر غیرت خود از پا درآورد.

جنازه با صدور دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شده بود که همسر «علی» تحت بازجویی قرار گرفت: «شوهرم، مرد بدبینی است. او به من شک داشت و مدام گوشی تلفنم را بررسی می‌کرد. برای اینکه به او ثابت کنم اگر بخواهم می‌توانم با هر مردی ارتباط داشته باشم با حبیب طرح دوستی ریختم. با حبیب، تلفنی صحبت می‌کردم که آن پسر به من گفت باید به دیدنم بیاید.حبیب به زور وارد خانه‌مان شده بود که شوهرم ناغافل سررسید و با او درگیر شد.»

«علی- ح» نیز درباره جزئیات ماجرا گفت: «از مدت‌ها پیش به رفتار زنم مشکوک بودم و فکر خیانت او، مثل خوره به جانم افتاده بود. به مراسم تشییع جنازه یکی از دوستانم رفته بودم که زنم با من تماس گرفت. همسرم پس از گفت‌وگوی کوتاه، ناگهان گوشی تلفن را قطع کرد. من هم با دلشوره به خانه‌ام برگشتم. زنم به محض اینکه مرا دید شوکه شد. چند لحظه بعد در اتاقک بالای آشپزخانه با پسر غریبه‌ای روبه‌رو شدم و خونم به جوش آمد. برای دفاع از ناموسم چاقو کشیدم و خون پسر هوسران را ریختم. او مهدورالدم بود.»

پس از بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نخستین نشست رسیدگی به این ماجرا که دوم خرداد ۱۳۸۸ تشکیل شد هیات قضایی «علی- ح» را به پرداخت دیه محکوم کرد. رای اما با اعتراض شاکی خصوصی، در شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور شکست. در نتیجه، پرونده برای بررسی دوباره به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران برگردانده شد. در دومین نشست رسیدگی به این ماجرا که بیستم آذر ۱۳۹۰ به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» تشکیل شد «علی- ح» اظهار داشت: «حبیب از مدت‌ها پیش با همسرم ارتباط داشت.به همین خاطر به کلانتری رفته و شکایت کرده بودم اما حبیب دست‌بردار نبود. آن شب وقتی وارد خانه‌ام شدم و حبیب را دیدم کنترل اعصابم را از دست دادم. باز هم می‌گویم او اسیر عشق شیطانی شده و مهدورالدم بود.»

در پایان آن نشست، هیات قضایی به اتفاق آرا «علی- ح» را به پرداخت دیه محکوم کرد. رای اما در دیوان عالی کشور مهر تایید نخورد و باز هم پرونده برای رفع ایراد به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری تهران برگردانده شد.

در تازه‌ترین نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «عزیزمحمدی» تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند. سپس پدر «حبیب» گفت: پسرم فقط ۱۷ سال داشت که کشته شد. «علی» به پسرم تهمت زده است. به هیچ قیمتی رضایت نمی‌دهم.

نوبت دفاع به «علی- ح» که رسید گفت: هرکس دیگری هم جای من بود آن پسر را می‌کشت. از کاری که کردم اصلا پشیمان نیستم.

در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و «علی- ح» را به پرداخت دیه و زندان محکوم کرد. رای تا ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی است.