روایت توالتهای بینراهی؛ برابری کامل ٢٠ پله زیرزمین
پارسینه: روایت توالتهای بینراهی؛ برابری کامل ٢٠ پله زیرزمین
درِ آهنی را باز کردیم و حدود ٢٠ پله پایین رفتیم. به صف ١٠، ١٢ نفرهای رسیدیم که برای خرید بلیت سینما صف کوتاهی بود اما برای رسیدن به توالت صف بلندی محسوب میشد. با نگاه خوشبین باید یکربع منتظر میماندیم. فقط یک توالت وجود داشت و تاریکی، سرما، بوی غیرقابلتحمل و گندابی که روی زمین حرکت میکرد فضا را تبدیل به منطقه ناجوری کرده بود و قیافه همه ما ماتمزده بود. اما انگار ساعتها هم همه یخ زده بودند و عقربهها یارای حرکت نداشتند. میگویند زمان در توالتهای بینراهی متوقف میشود اما این توقف روی عمر انسان اثر عکس دارد و مبتلایان عمری کمتر از کسانی دارند که گذرشان به این مکانهای مخوف ضدانسانی نیفتاده است.
به توریستهای خارجی توصیه میشود برای سفر به ایران قرص ضدادرار با خود داشته باشند تا در جاده مجبور به استفاده از توالتهای بینراهی نشوند. همین یکی، دوهفته پیش خبرگزاری مهر عکسهایی از سرویس بهداشتی و توالتهای مسجد امام در اصفهان گذاشته بود که هر گردشگر باوجدانی را متأثر میکرد و حساسترها را به گریه میانداخت. نوشته بود صدای خارجیها از وضعیت بهداشت در مسجد امام درآمده، یعنی مهمترین مسجد کشور، که اتفاقا در فهرست میراث جهانی یونسکو هم ثبت شده و این سازمان بودجهای برایش در نظر گرفته چنین وضعیتی دارد، من چه انتظاری از توالت محقر بینراهی در جاده چالوس دارم؟ ایسنا هم یک گزارش تصویری منتشر کرده بود از شکایت خارجیهایی که در هتلهای یکستاره، سهستاره و حتی پنجستاره اسیر و گرفتار وضعیت بد سرویسهای بهداشتی شده و عکس گرفته و در سایتهای پربینندهای مثل tripadvisor منتشر کرده بودند که آبروی ما را بیشتر ببرند چون همیشه برنامه این بوده که هر کاری میکنی بکن، فقط همسایه را خبردار نکن. حالا توالتهای بینراهی، یا هر توالتی که ممکن است چشم یک گردشگر خارجی بهش بیفتد مهم شده. یعنی در این حد مهم شده که فعلا ازش عکس
بگیرند و بگویند چنین وضعیتی وجود دارد، درحالیکه ما با این وضعیت بزرگ شدهایم و اصلا تا پیش از دیدن این عکسها فکر میکردیم اقتضای توالت بیرون خانه همین است و ذات طبیعتش این است. توالت بینراهی شاید تنها جایی است که فقیر و غنی، ارباب و رعیت، فرادست و فرودست به هم میرسند و در برابری کامل قرار دارند. سوار ماشین یکمیلیاردتومانی هستی اما باید ماشین را کنار بزنی، پلهها را پایین بروی و توی صف بایستی چون تا رسیدن به توالت تمیز بیشتر از صد کیلومتر راه است ولی در آن وضعیت حتی این برابری هم خوشحالی ندارد. ما فکر میکنیم این یک وضعیت داخلی است، فقط مربوط به کشور ماست و توالتهای بینراهی در بقیه دنیا بهجای اینکه باری روی دوش مسافر بگذارند، با مهربانی و طیبخاطر بارهایش را سبک میکنند. تا اینکه تیتر «تمیزترین توالت بینراهی در دنیا» را در یکی از سایتها میبینیم که در فیلیپین وجود دارد و به دیوارهایش تابلوهای نقاشی زدهاند و همهجایش را گل و گیاه گذاشتهاند. پس حتما در بقیه جاهای دنیا هم دربهدر توالت تمیز هستند و اگر توالتی تمیز بود و حتی بیش از حد انتظار تمیز بود، خبرش بهعنوان پدیدهای شگفتیساز به کل جهان
مخابره میشود و مایه فخر و مباهات آن کشور خواهد شد و روابطش را با جهان بهبود خواهد بخشید.
در کتاب «کافه اروپا» نوشته اسلاونکا دراکولیچ ترجمه نازنین دیهیمی خواندم که در رومانی هم معضل توالت عمومی وجود داشته و نویسنده، بیمسئولیتی ناشی از وجود توالتهای کثیف در دوران کمونیسم را متوجه مردم کرده بود و تحلیل مفصلی بر این معضل نوشته بود، و بعد دوستم گفت که در جادههای آمریکا هم وضع از این بهتر نیست فقط کسی دربارهاش صحبت نمیکند، چون مردم فقط چندبار در سال درگیرش میشوند و بهسرعت هم فراموشش میکنند، پس جامعهشناسان و تحلیلگران نباید توالتها را تبدیل به منبعی برای ارزیابی دولت و مردم کنند. به نظر میرسد هر تحلیلی در این زمینه، دامنزدن به انفعال و پافشاری بر وضع موجود باشد. باید کاری کرد، مثلا دولت، ساخت و اداره توالتهای بینراهی را به بخش خصوصی واگذار کند و در عوض گرفتن مالیات از آنها بخواهد که در نظافت توالتها کوشا باشند و ما شهروندان بدانیم که اموال عمومی متعلق به همه است و خودمان هم جزء همه محسوب میشویم و همه به معنی هیچکس نیست. اما اقدام فوری این است که همیشه قرص ضدادرار همراه داشته باشیم و از خوردن مایعات تا حد امکان بپرهیزیم.
ارسال نظر