درباره عکس مشهور درگیری مجلس اول و خنده رفسنجانی
پارسینه: این عکس که هشتم اردیهشت 1360 در جریان یکی از جلسات علنی مجلس اول گرفته شده خیلی معروفه و بارها در سایتها و وبلاگهای مختلف منتشر شده. تقریبا تمام کسانی که شرحی بر این عکس نوشتهن اشاره کردن به لبخند هاشمی و برداشت کردهن که هاشمی از کتک خوردن علیاکبر معینفر خوشحال و راضی بوده.
ببینیم هاشمی خودش توی خاطرات روزانهش راجع به این جریان چی نوشته:
آقای محمد منتظری از فتنه مجاهدین خلق یاد کرد و آیات محارب را برآنها تطبیق کرد و تقاضای شدت عمل نمود و در مورد محاکمه امیرانتظام بحث و اخطار کرد که مبادا مسامحه شود. [محمد منتظری در این نطق درخواست کرده بود که محاکمه آقای امیرانتظام کافی نیست و باید بقیه اعضای دولت موقت هم محاکمه شوند - پانوشت] سندی را خواند که امیرانتظام روزهای اول پیروزی به دستور آقای بازرگان، نخست وزیر، راه را برای فرار خارجیان و اخراج ثروتها و اسناد باز گذارده و متهم به خیانت عظماشان کرد. گفت بازرگان، صباغیان و دکتر یزدی هم باید محاکمه شوند. از خیانت فریور معاون تسلیحاتی وزارت دفاع گفت، حیدری پاکسازی شده را به عنوان مسؤول به خطر افتادن پنجاه و شش میلیون دلار که در خرید اسلحه کلاه سرش رفته افشا کرد. از این که بعضی فرماندهان ارتش میخواهند پاکسازی شده ها را برگردانند انتقاد کرد.
مهندس بازرگان خواست دفاع کند، اجازه دادم، ولی برخورد تند آقای معینفر با آقای قاسمی و فحاشی معینفر جلسه را متشنج کرد و اکثر نمایندگان به عنوان اعتراض جلسه را ترک کردند و من برای خواباندن فتنه تنفس دادم و درگیریهای زیادی در حال تنفس روی داد. آقای حسینی نماینده نایین بیهوش شد. بعد از آرامش، جلسه برقرار شد و خوب پیش رفت؛ بحمدلله.
عکس این درگیری هم در همین صفحات (76-77) چاپ شده که من فکر می کنم منبع اصلی این عکس همین کتاب هاشمی بوده. چون تمام عکسهایی که تو اینترنت هست سیاه و سفیده در حالی که اصل عکس به احتمال زیاد باید رنگی بوده باشه. ولی عجیبه که هیچ کدوم روایت هاشمی رو از این جریان نقل نکردن.
در روزنوشت یکی از روزهای چند ماه بعد یعنی 16 مهر ماه 1360 هم روایت مشابهی هست:
جلسه علنی داشتیم؛ در ادامه بحث از لایحه بازرسی کل کشور، نگران نطقهای قبل از دستور علیه نهضت آزادی بودم؛ کنترل کردم. آقای یارمحمدی مطالب تندی تهیه کرده بود که به خواهش من از صحبت منصرف شد. آقای رضوانی که تندتر از دیگران است در اظهاراتش مراعات کرد... به خیر گذشت. مهندس بازرگان شرکت نکرده بود. احتمال میرفت که دوستانش هم شرکت نکنند ولی آمده بودند. آقای سازگارنژاد از اهانت آقای یارمحمدی شکایت داشت. در حضور من نزاعشان در گرفت. آقای یارمحمدی یک سیلی پراند که نخورد ولی خیلی بد بود. در تالار در دو طرف صندلی من ایستاده بودند. با خوشرویی به قضیه خاتمه دادم، ولی باید رسیدگی کنم. (عبور از بحران - ص260)
منبع(+)
ارسال نظر