سناریوی محتمل یک بلاگر: دیپلمات ایرانی در یک جلسهٔ دیپلماتیک در استخر به تله افتاده است
سید علی در وبلاگ «خیزران» نوشت :
این روزها که دستگاههای مسوول سیاست خارجی کشور، تحت هدایت رهبر انقلاب در حال حل تنش بالا گرفته میان ایران و غرب به سرکردگی آمریکا، هستند؛ هر چیزی که به سیاست خارجی تحت تاثیر قرار دهد، باید با دقت بیشتری بررسی شود. بعد از چندین سال مذاکره و درگیری با غرب، حالا دو طرف مذاکره برای حل بحرانی که فکرش را نمی کردند به اینجا برسد، مصمم شدهاند و هر عاملی که باعث شود تا مذاکره کنندگان تحت تاثیر قرار گیرند، به خصوص در بعد جنگ روانی و تبلیغاتی، احتمالا کار کسانی است که از نتایج این مذاکره ضرر خواهند دید. سه هفته قبل در پست دیگری هم گفتم که عده ای به دنبال وارونه کردن دیگ مذاکرات هستند، چرا که این دیگ برای ایشان نمی جوشد.
با این مقدمه به سراغ تحلیل یکی از وقایع جنجالی یک هفته گذشته میروم. اتفاقی که با عنوان "تعدی جنسی یک دیپلمات ایرانی در برزیل به کودکان" در رسانههای خارجی و شبکه های اجتماعی و معدود رسانههای داخلی بازتاب داشته است.
اکثرا فرض را بر این گذاشتهاند که یک دیپلمات ایرانی دور از چشم سیستم نظارتی وزارت خارجه، به یک استخر مختلط در برزیل رفته است و در آنجا هوی و هوس بر وی غلبه کرده است و قصد تعدی جنسی به کودکان هشت تا ۱۶ ساله را داشته است ولی با مراجعه این کودکان به والدینشان و شکایت از وی، آبروی او و دستگاه دیپلماسی ایران رفته است و ایران بار دیگر رسوا شده است.
بیانیه سفارت ایران در برزیل هم که این مساله را ناشی از سوتفاهم فرهنگی دانسته است هم بیشتر مایه طنز و خنده شده است به شکلی که اکثر شبکه های اجتماعی و سیستم پیامک، پر از انواع جوک ها و لطیفه هایی است که با این مضمون ارسال می شوند.
به نظر می رسد این سناریو بدون هیچ ابهام و مشکلی اتفاق افتاده است و ایرانی های عقده ای بار دیگر رسوا شده اند اما همین جاست که نخستین ایراد به این سناریوی رسانه ای، وارد می شود. نخستین مشکل اینجاست: این سناریو خیلی شسته رفته تر از آن است که حقیقت داشته باشد. هیچ مشکلی در آن نیست. همه چیز درست سر جای خودش قرار گرفته است. دیپلمات عقده ای، کودکان بی گناه، استخر مختلط، جمهوری اسلامی محدود، سیستم پلیسی قوی برزیل و در نهایت رسانههای خیرخواه و کودک دوست!
دومین مشکل این سناریو، زمانی مطرح می شود که به هم زمانی این اتفاق با مذاکرات حساس دستگاه سیاست خارجی ایران، دقت کنیم. مذاکرات اصلی در استانبول تمام شده است، دو طرف مذاکرات در سطح کارشناسی را آغاز کرده اند و چند هفته دیگر در بغداد بار دیگر مذاکرات در سطح عالی تری برگزار خواهد شد. چه زمانی بهتر ازین برای یک جنجال رسانه ای از این دست علیه ایران، می توان پیدا کرد؟
سومین مشکل این سناریو، با دقت در اجزای آن و عناصر بزرگ شده در آن مشخص می شود. همه جا از دیپلماتی بحث می شود که به یک استخر مختلطف در برزیل رفته است. سوال من این است که مگر برزیل یک کشور اسلامی است که در آن استخرهای جدا پیدا شود؟ احتمالا این یک استخر روباز و آزاد برای همه بوده است که زن و مرد با رعایت شرایط یک مکان عمومی، می توانسته اند در آن شنا کنند. اما تاکید بر مختلط بودن استخر در داخل ایران، بار معنایی دیگری دارد که سناریو نویسان، آن را مناسب شرایط داخلی ایران دانسته اند. در واقع آنها می خواستند به مردم ایران بگویند که این دیپلمات ها وقتی دستشان به خارج می رسد، هر کاری دلشان بخواهد می کنند ولی جمهوری اسلامی شما را در ایران به دور از این تفریحات نگه داشته است.
مشکل چهارم این سناریو، ابهام در بحث تعدی جنسی است. می دانیم که در ایران نوع برخورد با کودکان به خاطر شرایط فرهنگی فرق می کند. پیش آمده است که خود من در استخر، با کودکان دوستانم بازی و شوخی کرده ام در حالی که پدرانشان نیز ناظر بوده اند. این چنین رفتاری به گفته دوستان خارج نشین، در خارج از ایران عرف نیست. این سناریو در اصل یک رفتار غیر معمول در خارج از ایران ولی معمول در ایران را، به عنوان تعدی جنسی مطرح کرده است.
ورای مشکلات این سناریو، من یک سناریوی محتمل برای این مساله در ذهن دارم.
احتمالا یکی از سفارت خانه های خارجی، برای اثرگذاری بر مذاکرات ایران با غرب از طریق ایجاد یک جنجال رسانه ای، سناریویی را در جهت تبادل نظر در قالب یک جلسه گفتگوی دوستانه در استخری در برزیل ترتیب داده است. دیپلمات ایرانی که وظیفه اش گفتگو با طرف های مقابل است، اوضاع را عادی دیده است و به چنین جلسه ای رفته است. قطعا از دیپلمات ایرانی نباید انتظار داشت که در یک جلسه گفتگو در استخر، با لباس رسمی حاضر شود و در گوشه ای بایستد و گفتگو کند بلکه عرف این محل، شنا کردن است. بعد از حضور دیپلمات ایرانی، اوضاع به گونه ای رقم خورده است که جنجال رسانه ای حاضر شکل بگیرد. یعنی سناریویی ساخته شده است تا یکی دو نفر از کودکان به والدین خود ـ که شناسایی آنها کمک خوبی برای فهمیدن سناریوی اصلی خواهد بود ـ شکایت کنند که این آقا مرا لمس کرده است! عملی که به هیچ وجه تعدی جنسی معنی نمی دهد و در یک استخر به راحتی قابل اتفاق افتادن است.
بقیه ماجرا دیگر نیازی به حدس زدن ندارد. سریعا والدین آن دو کودک که بیم تکرار چنین عملی توسط این دیپلمات گستاخ! بسیار ناراحتشان کرده است، به پلیس که اتفاقا آمده برخورد بوده است، مراجعه می کنند و دیپلمات بخت برگشته ایرانی، در عرض یکی دو ساعت به عامل فشار به ایران تبدیل می شود.
اگر کسی بگوید سناریوی من تخیلی است، به نظر من سناریوی مطرح شده فعلی در رسانه ها، تخیلی تر است چرا که ایرادات زیادی دارد اما این سناریوی پیشنهادی من، کم و بیش به همین شکل اتفاق افتاده است. با این سناریوی از قبل طراحی شده، طراحان به دو هدف دست پیدا کرده اند، یکی فشار روانی تبلیغاتی بر دستگاه سیاست خارجی و مشغول کردن آن به یک مساله فرعی و دیگری حذف یک دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی از صحنه شطرنج سیاست خارجی.
بسیاری از ما هم، عوامل اجرای این سناریو بوده ایم چرا که با طنزها و حرف های خودمان، به آن دامن زده ایم.
آقایان طراح سناریو، تبریک می گویم شما به هدفتان رسیدید اما ما هم گوش هایمان خیلی دراز نیست!
ارزش نظر دادن ندارد
شما میخای از فامیلت دفاع کنی . این راهش نیست .
....
یک حدس دیگر هم ممکن است از آنجایی که ایرانیان خودشان استاد اعظم در پاپوش درست کردن برای همدیگر هستند بعید نیست یکی از همکاران این دیپلمات برایش دسیسه ای سازمان داده باشد وگرنه لمس کردن زنان تعدی جنسی حساب نمی شود وغربیها هم از لمس بدنشان خیلی شاکی نمی شوند
مزخرفات! واسه چی اینارو منتشر میکنین؟! به جاش پیشنهاد میدم یه سرویس ورزشی درست کنین حداقل خبرای مهم ورزشی رو بذاره
اولاً که این آقا مثلاً رایزن حقوقی سفارت بوده و نه رایزن سیاسی یا سفیر یا امثالهم چه معنی دارد که ایشان در این مورد مذاکره کند مگر مملکت دیپلمات نداری که این آقا که کارشناس حقوقی بوده (نه سیاسی) در آن مداخله کند.
ثانیاً شما در هر کشوری می تواند استخر خصوصی و اجاره ای و حتی تک جنسیتی پیدا کنید.
ثالثاً دیپلمات سیاسی که نفهمد در استخر مختلط مذاکره برقرار کردن چه عواقبی دارد باید بحالش گریست.
رابعاً در کجای ایران لمس کردن دختر هشت ساله و پانزده ساله نیمه برهنه غریبه و زیر آبی رفتن برای شوخی کردن با آنها رسم است. براستی اگر همین قضیه حتی توسط دوست شما در مورد دختر 15 ساله یتان (که از لحاظ شرعی کاملاً بالغ محسوب می شود) اتفاق می افتاد شما آنرا عادی تلقی می کردید؟
خامساً چه هدف عالیه برای این آقا متصور بوده که بقول خودتان حاضر شده برهنه در استخر مختلط باشد آیا ایشان مامور وزارت اطلاعات بودند یا رایزن حقوقی سفارت؟ چطور شما برای نماز اول وقت نماینده ویژه اتحادیه اروپا و 5+ 1 را در مذاکرات استانبول معطل می کنید ولی دیپلمات شما نمی تواند بگوید من بخاطر معذورات فرهنگی دینی نمی توانم در استخر (ولو غیر مختلط) با شما جلسه بدهم؟
و در آخر از کی تا بحال استخر در برزیل مکانی برای مذاکره شده؟ چه مذاکره ای بوده که بایستی توسط ایشان در استخری در بزریل انجام شود؟