خیانت و بازتاب آن در سینمای ایران با نگاهی به «برف روی کاجها»
پارسینه: داستان خیانت، حال خیانت زن یا خیانت یک مرد، داستانی همیشه پر جنجال بوده است و طبیعتا مسئله خیانت به همسر در سینما هم مطرح شده است، به بهانه اکران فیلم برف روی کاجها با بازی مهناز افشار نگاهی داریم به خیانت و بازتاب آن در سینما ...
داستان خیانت، حال خیانت زن یا خیانت یک مرد، داستانی همیشه پر جنجال بوده است و طبیعتا مسئله خیانت به همسر در سینما هم مطرح شده است، به بهانه اکران فیلم برف روی کاجها با بازی مهناز افشار نگاهی داریم به خیانت و بازتاب آن در سینما ...
نمیتوان در این واقعیت تردید که بازتاب پارهای از مضامین به خصوص وقتی شکل گسترده و همه گیر پیدا می کند (البته در مواقعی که عنصری گیشه پسند محسوب نمیشود) ناشی از حقایقی ست که در سطح جامعه جریان دارد؛ با این فرض پر بیراه نیست اگر پرداختن به مضمون خیانت تا این اندازه در سینما و همچنین ادبیات ما دیده میشود ناشی از سیگنالهاییست که نویسنده و فیلمساز از جامعه پیرامون خود در یافت میکند.
این مهم که در جشنواره فیلم فجر سال نود ویک و به خصوص نود تا اندازه بسیار زیادی بدان پرداخته شد و پای برخی از فیلمها را نیز به مسلخ کشید حقیقتی ست که امروز در سطح جامعه به روشنی می توان مشاهده کرد. شاید بسیاری از ما خوشمان نیاید اما برای یافتن نشانه های این مسئله لازم نیست زیاد دور برویم. از نوع کوچک تا بزرگ آن در پیرامون ما فراوان است.
حساسیت به وجود آمده درباره فیلمهایی که چنین مضامینی را دستمایه خود قرار داده بودند به گونهای بود که دیگر کسی هوس نکند سراغ این قصهها برود و در حقیقت اینبار نیز سیاستگذاران فرهنگی ما این بار هم ترجیح دادند به جای حل مسئله، صورت مسله را پاک کنند. گویی اگر از این پس کسی درباره خیانت فیلم نسازد، بحث خیانت نیز در جامعه منتفی خواهد شد.
فیلم برف روی کاجها ساخته پیمان معادی یکی از نمونههایی بود که حساسیت به این مسئله به شکلی سفت و سخت دامن آن را گرفت و چندین بار کار آن تا توقیق و از سوی دبیر جرح و تعدیل و اکران پیش رفت و سرانجام هم جز اینکه نام فیلم را بیشتر سر زبانها بیندازد نتیجهای در برنداشت. ظاها متولیان ماجرا اصلا به این مهم توجه نداشتند که نفس پرداختن به یک موضوع آن هم تا این اندازه رایج در جامعه (متاسفانه!) آنقدر اهمیت ندارد که چگونه پرداختن.
یعنی اگر فرض بگیریم که مشکلی هم باشد در همین چگونه پرداختن است که میتواند به ترویج چیزی بینجامد یا نه. حقیقت اینکه فیلم برف روی کاجها افزون بر اینکه به لحاظ سینمایی فیلم در خور اعتناییست، به نظر نمیرسد نه به این نیت ساخته شده باشد و نه ناخواسته به این وادی افتاده باشد. حال برای اینکه خوانندگان علاقمند به این ماجرا سر از احوال این فیلم در آورند قصه آن را در ادامه آوردهایم، نفد و بررسی فیلم البته بماند برای فرصتی دیگر با این توضیح اینکه قصه فیلم بخش کوتاهی از نوشتهای ست که در وبسایت پرده درباره برف روی کاج ها نوشته شده بود.
داستان فیلم برف روی کاج ها ساخته پیمان معادی
مورد رویا (مهناز افشار) زن جوانی است که مدرس پیانو است و همسرش علی (حسین پاکدل) که دکتر دندانپزشک است برای سفری کاری قرار است به آلمان برود. همزمان با سفر علی به آلمان یکی از شاگردان دائمی و قدیمی رویا به نام نسیم کشمیری هم ناپدید می شود و تلفن های خود را جواب نمی دهد رویا که از غیبت طولانی نسیم نگران شده با پرهام (زانیار خسروی) که دوست پسر وی است تماس میگیرد و بعد از تماس با او و اطلاعاتی که از پرهام میگیرد متوجه میشود که همسرش علی از مدتها قبل با نسیم رابطه داشته است.
رویا که پاک از این ماجرا گیج شده از پرهام خواهش میکند تا او را در خیابان ملاقات کند و بعد از ملاقات به واسطه اطلاعاتی که پرهام به وی میدهد متوجه میشود که علی برای ارتباط با نسیم به منزل مجردی همکارش بهروز (حسن معجونی) در کوچه شانزدهم خیابان گاندی میرفته است.
رویا به همین جهت عصبی و پریشان خاطر به مطب بهروز می رود و ضمن گلایه از او می خواهد هر آنچه را که درباره رابطه علی و نسیم می داند را بیان کند و بهروز نیز به او اعتراف می کند که از مدت ها قبل از این رابطه خبر داشته است اما از رویا قول می گیرد که از این ماجرا چیزی به همسرش مریم (ویشکا آسایش) که دوست صمیمی رویا است تعریف نکند. رویا افسرده حال و درمانده به منزل خود می رود و جلسات تعلیم به تمامی شاگردان خصوصیاش را نیز لغو می کند و اصرارهای مریم برای شروع مجدد کارش نیز نمیتواند او را به زندگی امیدوار کند وی پس از تماس با دفتر هواپیمایی که علی از آنجا بلیت سفرش را تهیه کرده است متوجه می شود که علی اصلاً به آلمان نرفته و همراه با نسیم به لندن سفر کرده است.
زندگی رویا همچنان ادامه دارد تا این که وی به صورت اتفاقی با نریمان (صابر ابر) که برادر نازی (الهام کردا) همسایه خانه روبرویی آن ها است آشنا میشود و این آشنایی ساده در دراز مدت تبدیل به علاقه میگردد. رویا که دوباره به زندگی امید پیدا کرده است در پی شاگردانی برای تعلیم پیانو میگردد و وضع ظاهری خانه اش را نیز تغییر می دهد و از مریم که علاقه زیادی به بازیگری و موسیقی دارد میخواهد تا برایش بلیت کنسرت سنتی که او جز کارکنان آنجا است را تهیه کند و از نریمان نیز دعوت می کند تا با هم به این کنسرت بروند.
درست در شبی که نریمان و رویا راهی خانه مریم می شوند تا بلیتهای کنسرت را از او بگیرند رویا با همسرش علی که در خانه مریم و بهروز است و تازه از سفر برگشته روبرو میشود. علی از رویا می خواهد که او را به خاطر اشتباهات گذشته اش عفو کند اما رویا با نفرت از او روی برگردانده و با نریمان به کنسرت می رود و بعد از اجرای کنسرت نیز از مریم گلایه میکند که چرا از بازگشت علی و اینکه او می دانسته علی با نسیم رابطه دارد چیزی به او نگفته است. رویا هنگامی که به منزلش باز می گردد با علی روبرو می شود که پشت میزی در خانه اش نشسته است. رویا به سمت علی میرود و به او اعتراف می کند که او هم مانند علی خیانت کرده است و بعد از سال ها با مردی جوان به کنسرت رفته و دلش هم لرزیده است!
-------------------------------
منبع: madomeh.com
ارسال نظر