ایکسشبهه: اگر مردم کمتر از ۵۰٪ در انتخابات مجلس شرکت کنند، تکلیف نظام چه میشود؟
شبهه: کاربران بسیاری که این سؤال را ارسال نمودهاند، توضیح دادند که در سایتهای متعددی مطرح شده که حضور زیر 50٪ در انتخابات مجلس، یعنی مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران!
پاسخ: اولاً هرگز چنین نخواهد بود که زیر 50٪ از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کنند. ثانیاً اگر احیاناً زیر 50٪ [مثل 45 یا 40٪] نیز شرکت کنند، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و نظام جمهوری اسلامی ایران هم چنان باقی خواهد بود.
این یک تاکتیک تبلیغاتی در جنگ نرم است. غرب و صهیونیسم بینالملل با به کارگیری شیوهها و نیز عوامل خبری و تبلیغاتی خود، سعی دارند القا کنند که حضور زیر 50٪ در انتخابات (که البته بر اساس سنگ مفت، گنجشگ مفت عمل میکنند و هرگز اتفاق نمیافتد) به مثابهی مخالفت اکثریت مردم با نظام جمهوری اسلامی ایران است، در حالی که اصلاً چنین معنا و مفهومی ندارد.
روش امریکا، انگلیس و اسرائیل همیشه چنین بوده است که شدیدترین مخالفتها و اعتراضات علیه نظام حکومتی خودشان را نشانهای بر دمکراسی و قوت بیشتر نظام حکومتی خود قلمداد مینمایند، اما کمترین اعتراض یا حتی گلهمندی یک اقلیت کوچک در کشور مخالف را دال بر مخالفت همه مردم با اصل نظام آن کشور بر میشمارند (مثل فتنهی 88) و بر سر آن مانور تبلیغاتی و هیاهوی جنگ روانی به راه میاندازند.
در حالی که در امریکا فقط 40٪ مردم در انتخابات ریاست جمهوری و حتی پارلمان شرکت کردند و جرج بوش در یک دوره (در ایالت فلوریدا که تعیین کنندهی سرنوشت انتخابات بود) فقط 34٪ رأی داشت و در نهایت نیز به حکم دادگاه برنده اعلام شد - در حالی که در انگلیس مردم اساساً با نظام قرون وسطایی پادشاهی مخالفند و سیستم پادشاهی را هزینه سربار میدانند - در حالی که در امریکا و کلیه کشورهای اروپایی مانند انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا ... و حتی مردم اسرائیل نسبت به اصل نظام حکومتی اعتراض دارند، هیچ سخنی از براندازی نظام و تغییر آن به میان نمیآورند، اما در کشورها و نظامات مخالف، اگر عدهای از مردم به گرانی سیبزمینی نیز اعتراض کنند، جار و جنجال راه میاندازند که مردم این نظام را نمیخواهند.
نمونهی روز این معنا را در اوضاع سوریه میتوان مشاهده نمود. در حالی مردم فلسطین و عرب از همان ابتدای انعقاد نطفهی اسرائیل توسط انگلیس با این رژیم مخالف بودند و به رغم میلیونها کشته و آواره هنوز دست از مبارزه نکشیدهاند، هیچ سخنی از انحلال این نظام فاشیست به میان نمیآورند، در حالی که تعداد تظاهر کنندگان سوریه به مراتب کمتر از تظاهر کنندگان علیه نظام سرمایهداری غرب و ضد وال استریت در کشورهای اروپایی و امریکا است، هیچ سخنی از سقوط نظامات حکومتی در امریکا و اروپا به میان نمیآورند، اما اگر چند گروهک غیر سوریهای [مانند پ.ک.ک ترکیه یا تجزیهطلبان کرد عراقی] را در گوشهای از سوریه جای داده و مسلح نمودند و آنها اغتشاشاتی برپا کردند، مدعی میشوند که خون مردم سوریه ریخته شده و شورای امنیت باید مجوز حمله نظامی جهت اسقاط نظام حکومتی بشار اسد را تصویب نماید؟!
چه اعتراضی بالاتر از این که همهی نهادها و سازمانهای دولتی و بخش خصوصی از آموزش و پرورش گرفته تا بیمارستانها، فرودگاهها، حمل و نقل ریلی و جادهای و حتی پلیس دست از کار بکشند؟! آیا این اتفاق در همین سال 2011 مکرر در کشورهای اروپایی رخ نداد. حتی کمترین خواستهی معترضین برآورده نگردید، چه رسد به سقوط و تغییر نظام حکومتی.
الف - دقت شود که اگر احیاناً (که هرگز چنین نخواهد شد) مردم کمتر از 50٪ در انتخابات مجلس شرکت کردند، تنها معنا و مفهومش این است که مردم کمتر شرکت کردند و به هیچ وجه به معنای مخالفت اکثریت مرذم با اصل نظام نمیباشد.
ب - در هیچ بند قانون اساسی نیز قید نشده است که اگر شرکت کنندگان در انتخاباتهای متفاوت زیر 50٪ واجدین شرایط بود، نظام ساقط است.
ج - عدم شرکت در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری یک معنا دارد و میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد و مخالفت مردم با اصل نظام معنای دیگری دارد. چنان چه بیتوجهی و بیتفاوتی در مشارکت در تصمیمگیری یک معنا دارد، مخالفت با آن انتخابات معنای دیگری دارد، که هر دو نیز با مخالفت به حد دشمنی با اصل نظام متفاوت هستند.
د - اذهان عمومی باید مراقب و بصیر باشد که ضد تبلیغها و جوّسازیها و سایر تاکیتکها و تکنیکهای جنگ روانی آنها را اسیر موجهای شعاری ننماید.
ارسال نظر