ایکسشبهه: چرا در نظام جمهوری اسلامی ایران بیعدالتی وجود دارد؟ چه شخص یا اشخاصی مسئولند؟
سایت پاسخگویی به شبهات «ایکسشبهه» نوشت :
شبهات رایج در افواه: چرا در نظام جمهوری اسلامی ایران بی عدالتی و ظلم وجود دارد؟ چه شخص یا اشخاصی مسئولند؟ آیا صدر اسلام نیز چنین بود؟ کاملاً توضیح دهید.
توضیح: ارسال کننده محترم سؤال توضیح داده که این سؤال را به صورت گسترده در سایتها، وبلاگها، ایمیلها و ... منعکس کرده و هدف اصلی نیز زیر سؤال بردن نظام جمهوری اسلامی ایران و «ولایت فقیه» است!
«x-shobhe»: جمهوری اسلامی ایران، یک شیء خارجی یا شیمیایی نیست که به محض استفاده، اثر وضعی سریع بگذارد. رنگ نیست که اگر پاشیده شد، آنی رنگ دیوار را تغییر دهد و یا آب نیست که اگر ریخته شد سریعاً مرطوب نماید، بلکه یک نظام حکومتی بر اساس اهداف تعیین شدهای است که باید با کار و تلاش محقق گردد.
بیعدالتی، ظلم، فاصلههای طبقاتی، عمیقتر شدن شکاف میان قشر مرفه، عامهی مردم و قشر فقیر، شرایط اقتصادی، نظام مالی، رفاه، اشتغال، امنیت شغلی و ...، همهی از مقولههای بسیار مهم و تأثیرگذاری است که علل پیدایش آن و راهکارهای مرتفع نمودن آن در تمامی جوامع و نظامات حکومتی جهان مورد تحقیق، بررسی و تدوینهای بسیار علمی صورت میپذیرد. اما چون جمهوری اسلامی ایران برای امریکا، انگلیس و اسرائیل و به طور کل نظام سرمایهداری و استکبار ماسونی - صهیونیستی یک هدف است، سعی دارند همهی مباحث را به صورت شعاری مطرح و سریع نتیجهگیری تبلیغاتی کنند. وگرنه اینها همه از مباحث مهمی است که باید مورد بحث و بررسی، عللشناسی، آسیبشناسی و ... قرار گیرد.
در چگونگی شاکلهی عدالت اجتماعی و اقتصادی یک کشور، عوامل بسیاری از داخل و خارج تأثیرگذار هستند که کم و بیش همگان با محورهای اصلی آنها [مثل تولید ملی، بحران جهانی، تحریم، قدرت تولید، صادرات و ...] آشنا هستند، اما چون هدف سؤال چیز دیگری است، در این مختصر نیز به یک محور مهم دیگری به نام «مردم» اشاره میگردد.
به ویژه در امور اجتماعی و اقتصادی، نوع حکومت هر چه باشد و رهبر آن یا سیستم رهبری کشور هر چه که باشد، «مردم» نقش اصلی را در تحقق اهداف و برنامهها ایفا مینمایند.
خداوند متعال در قرآن کریم تصریح مینماید که انبیا و رسولانش را ارسال فرمود تا «مردم» به تحقق «قسط» در خودشان و جامعه قیام کنند و پس آن اشاره به فواید صنعت، تولید و ... مینماید. چرا که اگر «مردم» قیام به «قسط» نکنند، از نفت، طلا، آهن، کشاورزی، صنعت و ... به خودی خود کاری بر نمیآید، اگر چه رهبری با پیغمبر خدا باشد. قرار نیست که «رهبری» قسط و عدل را مثل یک شیء خارجی از آسمان بیاورد و بین مردم توزیع نماید.
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ» (الحدید، 25)
ترجمه: به يقين ما پيامبران خويش را با معجزات به رسالت فرستاديم و به همراه آنان كتاب و ميزان فرو فرستاديم تا «مردم» به دادگرى برخيزند و آهن پديد آورديم كه در آن صلابتى شديد و منافعى براى مردم هست، و تا آن كه خداوند معلوم بدارد كه چه كسانى در نهان او را و پيامبرانش را يارى مىرسانند. به راستى خداوند نيرومند عزّتمند است.
از این رو تمامی اهداف، برنامهها و راهکارها از سوی رهبری به مردم ابلاغ میگردد، ولی علم، اطاعت، بصیرت، باور و عمل آنهاست که این اهداف را محقق میگرداند. لذا خداوند متعال مکرر به مردم دستور داد که با اطاعت از رهبری الهی، برای برقراری عدالت و قسط قیام کنند. و جاذبههایی چون ثروت، به اصطلاح امروزی «آقازادگی» یا قوم و خویشی و سایر هواهای نفسانی سبب ظلم و بیعدالتیشان نگردد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً» (النساء، 135)
ترجمه: هان اى كسانى كه ايمان آوردهايد! عمل به عدالت را بپا داريد- از روشنترين مصاديق آن اين است كه- طبق رضاى خدا شهادت دهيد، هر چند كه به ضرر خودتان و يا پدر و مادرتان و خويشاوندانتان باشد، ثروت توانگر، و دلسوزى در حق فقير وادارتان نسازد به اينكه بر خلاف حق شهادت دهيد، چون خدا از تو، به آن دو مهربانتر است، پس هوا و هوس را پيروى مكنيد كه بيم آن هست از راه حق منحرف شويد و بدانيد كه اگر شهادت را تحريف كنيد و يا اصلاً شهادت ندهيد خدا بدانچه مىكنيد آگاه است.
پس، اگر عدهای از مردم به ویژه «خواص» به فرامین الهی و اولیالامرشان، از نبی و رسول (ص) گرفته تا امامان (ع) و ولایت فقیه عمل نکردند، و عدهای دیگر «عوام» با بیبصیرتی عمل کردند، مشکلات و معضلات نه تنها حل و مرتفع نمیگردند، بلکه روزافزون نیز میشوند.
فرض کنیم بر بخشی از آحاد جامعه، تنبلی مستولی گردد و بخواهند یک شبه پولدار شوند، بدیهی است که به سراغ «کار» نخواهند رفت. بلکه روی به دلالی، رشوه، نزول و ... میآورند. اگر کارمند بانک، کارمند بیمه، کارمند شهرداری، کارمند دادگستری، مأمور انتظامی ... که همه همین مردم هستند، به رشوه رویآورند و ارباب رجوع نیز مایل باشد با رشوهی اندک یا کلان سریعتر به میل خود برسد - اگر چه ظلم به دیگران باشد، عدالت برقرار نخواهد شد. اگر مردم به خاطر منافع شخصی زودگذر و ظاهری، حق و باطل را به هم درآمیزند، نسبت به دوست و دشمن بصیرت نداشته باشند، افراد نالایق را برگزینند، اگر در مسئولیت بزرگ یا کوچکی قرار گرفتند، فقط به فکر منافع خودشان باشند و ...، قسط و عدالت محقق نخواهد گردید.
اگر کاسب کم فروشی یا احتکار کند، اگر جنس تقلبی تولید و توزیع نماید و مشتری نیز با حرص و طمع به بازار هجمه کند، و فرهنگ اصراف بر جامعه حاکم گردد، قسط و عدالتی به اجرا در نمیآید:
«وَ يا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيالَ وَ الْميزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدينَ» (هود، 85)
ترجمه: و اى مردم! پيمانه و وزن را با عدالت وفا كنيد و بر اشياء مردم عيب مگذاريد و از حق آنان نكاهيد و در زمين فساد مكنيد.
البته در صدر اسلام نیز از این مسائل بسیار بود و خواص بیبصیرت و مردم عوام نیز بسیار بودند و مصائب بسیاری از ناحیهی آنان متوجه نظام و جامعهی اسلامی شد، هر چند که رهبرشان پیامبر یا امام معصوم (ع) بود.
وقتی پیامبر اکرم (ص) دو نفر از خواص را به مأموریتی امر میکند، اما چون میدانستند در سفر آنها پیامبر (ص) رحلت میکنند و برای عقب نماندن از منافع نقض فرمان و بیعتشکنی کرده و باز میگردند - وقتی میفرماید قلم و کاغذ بیاورید تا بنویسم، اما عدهای از خواص میگویند که «تب دارد و هضیان میگوید»، وقتی با آنان عهد بسته و بیعت میگیرد، اما بدن بیجانش روی زمین، آنها جلسه گرفته و بیعتشکنی کرده و ولایتی را که خدا تعیین کرده ساقط میکنند ...، وقتی علی (ع) نماینده و خلیفهای تعیین مینماید و او بیتالمال را بالا میکشد، وقتی فرماندهان و سایر نیروهایش فریب معاویه را خورده و در صفین دست از جنگ میکشند، وقتی اذهان عمومی با بیبصیرتی خود را اسیر موج هر شایعهای میکند، وقتی فرماندهان نظامی امام حسن مجتبی (ع) و سایر نیروهایش خود را به زر و زور و تزویر معاویهای میفروشند و ...، بدیهی است که در میان انبوه چند میلیونی مسلمانان اهل کعبه و قرآن و نماز، یکصد و ده یا بیست نفر بیشتر برای دفاع از امام باقی نمیمانند و در حالی که امام را سر میبرند، دهها هزار نفر مشغول طواف کعبه و خرید سوغات و ... میشوند.
نظام ما نیز مستثنی از این قواعد حتمی نیست و اگر توانسته به رغم تمامی دشمنیها و فشارها و توطئههای سخت داخلی و خارجی، نه تنها باقی بماند، بلکه این همه رشد نیز داشته باشد، به خاطر هوشیاری و استقامت قشر عظیم «مردم» بوده است. لذا باید باور کنیم که قسط، عدل، رفاه و ... مانند یک صاعقه از آسمان فرود نمیآید، بلکه ایمان، عمل صالح، تلاش و نقشآفرینی «مردم» در اطاعت از «رهبری» شرط تحقق است. و البته چنان چه در ابتدا بیان گردید، شرایط و مباحث بسیاری دیگری، چون امکان تولید، جبران کاستیها و عقبافتادگیها، بروز و ظهور نیازهای جدید، شرایط اقتصادی جهان، بحرانهای مالی جهان ... و نیز مسائل سیاسی داخلی و خارجی چون تحریم یا ... نیز اثر گذار میباشد.
ارسال نظر